مشاوره روانشناسی

معرفی دیدگاه های روانشناسی و شناختی برای داشتن خانواده ای بهتر و ذهنی آرام

مشاوره روانشناسی

معرفی دیدگاه های روانشناسی و شناختی برای داشتن خانواده ای بهتر و ذهنی آرام

عواقب نداشتن صداقت در زندگی مشترک

صداقت در زندگی یکی از مواردی است که به طور شهودی می دانیم چیز خوبی است ، اما واقعاً می توانیم در تلاش برای عملی کردن آن بسیار دچار اشتباه شویم. اما وقتی صحبت از روابط ما می شود ، داشتن ارتباط باز و صادقانه برای ایجاد مشارکت سالم و پایدار ضروری است. در اینجا دلیل صداقت در روابط بسیار مهم است.


منظور ما از صداقت در رابطه چیست؟

صداقت این است که همیشه حقیقت را بگویید و در گفتار و کردار خود کاملاً معتبر ، مستقیم و شفاف باشید. این شامل چند عمل کلیدی است: هرگز دروغ نگویید ، هرگز حقیقت را پنهان نکنید و هرگز عمداً افراد را از حقیقت حذف یا منحرف نکنید.


صداقت در رابطه به این معناست که همیشه حقیقت را به شریک خود بگویید و کاملاً با او صحبت کنید ، هم برای کارهای بزرگ و هم برای چیزهای کوچک. اگر از صحبت کردن با شریک خود در مورد موضوعی اجتناب می کنید - مانند مواردی که شما را در رابطه آزار می دهد ، کاری که انجام داده اید و می دانید که شریک زندگی شما از آن ناراحت خواهد شد ، یا واقعاً در مورد چیزهایی که با هم صحبت می کنید چه احساسی دارید - پس شما صادق نیستید صادق بودن به این معناست که خود واقعی خود را در کنار شریک زندگی خود داشته باشید ، هرگز پنهان نکنید که چه کسی هستید ، چه فکر می کنید یا چه احساسی دارید.


چرا صداقت در یک رابطه بسیار مهم است.

صداقت اساس اعتماد در یک رابطه است و اعتماد برای عملکرد و پیشرفت یک رابطه ضروری است. وقتی همیشه با کسی صادق هستید ، به او می گوید که می تواند به شما و حرفهایی که می زنید اعتماد کند. این به آنها کمک می کند بدانند که می توانند به وعده ها و تعهدات شما اعتقاد داشته باشند.

"روابط بر اساس اعتماد ساخته می شوند ، بنابراین صداقت در یک رابطه بسیار مهم است." "ما وابسته هستیم که شریکمان بندر ما در طوفان باشد ، شخصی که می توانیم با افکار ، احساسات و قلب خود به او اعتماد کنیم."


صادق بودن با شریک زندگی شما نیز ارتباط سالم را تسهیل می کند ، که برای یک رابطه کاربردی نیز ضروری است. زوجین باید بتوانند آشکارا با یکدیگر صحبت کنند و با یکدیگر واقعی باشند. این ارتباط واقعی است این تعهد به صادق بودن نیز به این معناست که هر دو نفر در حل هرگونه تنش ، درگیری یا مسائل در رابطه پیشقدم بوده و آنها را برای بحث و گفتگو نزد شریک خود مطرح می کنند.


ملامید توضیح می دهد: "هر دروغی که شریک زندگی شما را به دام می اندازد ، پیوند شما را کم می کند و شما را از هم تیمی ها به مخالفان در درگیری نامرئی تبدیل می کند که در آن حرف شما هرگز جدی گرفته نمی شود." "گفته می شود ، نیازی به بی رحمی هنگام ارائه نظر یا پاسخگویی صادقانه به س thatالاتی که می دانید ممکن است آسیب برساند ، نیست."


به عنوان مثال ، اگر شریک زندگی شما بدترین وعده غذایی را که تا به حال داشته اید برای شما پخته و از شما می پرسد در مورد غذا چه فکر می کنید ، باید صادق باشید - نگویید دوست دارید وقتی این کار را نمی کنید. اما ملامید توصیه می کند که از اظهارات بی مورد ضررآفرین اجتناب کنید (به عنوان مثال "شما آشپزی وحشتناک هستید") و از راه های مهربان تری برای انتقال احساسات مشابه استفاده کنید: "هوم. از اینکه امشب شام درست کردید بسیار قدردانی می کنم. آیا برای شما کمی تلخ است؟ " یا ، "طعم آن برای من کمی تلخ است ، بنابراین فکر می کنم جایی برای بهبود وجود دارد. اما شما به وضوح تلاش زیادی را در این زمینه انجام داده اید ، و من هنگام شام از آن بسیار قدردانی می کنم. "


اسرار در مقابل حریم خصوصی

گاهی اوقات زوج ها می توانند کمی تلاش کنند تا مطمئن شوند که همه چیز را درباره یکدیگر می دانند. به عنوان مثال ، ممکن است شخصی اصرار داشته باشد که آدرس ایمیل خود را به اشتراک بگذارد یا دقیقاً بداند که شریک زندگی اش در کجاست ، یا ممکن است احساس حق کند که به همسر خود بگوید که فکر می کند افراد مشهور چقدر داغ هستند ، حتی اگر این نظرات به احساسات شریک زندگی آنها آسیب برساند.


لیندا کارول ، درمانگر ازدواج ،  "واضح است که مواقعی وجود دارد که اشتراک زیاد بیش از حد می تواند به استقلال و احساس خود آسیب برساند یا بدتر از آن به شریک زندگی شما آسیب برساند." "درک تفاوت بین اسرار و حریم خصوصی ضروری است. اینگونه فکر کنید: حریم خصوصی محدوده ای است در مورد افکار ، ایده ها و تجربیات گذشته شخص که مستقیماً شریک زندگی او را درگیر نمی کند. راز چیزی است که به نوعی گمراه کننده است و عمداً از ترس قضاوت یا انتقام از آنها مخفی می ماند. "


شرکا نیازی ندارند که همه چیز را به یکدیگر بگویند تا صادق تلقی شوند ، اما باید در مورد اطلاعاتی که مستقیماً بر رفاه یکدیگر تأثیر می گذارد شفاف باشند. یک قاعده خوب این است که اگر به طور جدی از گفتن چیزی به شریک خود اجتناب می کنید زیرا نگران واکنش او هستید ، یک راز را مخفی نگه داشته اید و عمداً غیر صادق هستید. و اگر شریک زندگی شما چیزی را مستقیماً از شما می پرسد ، باید حقیقت را بگویید.


منبع:familico.ir

مزایا عشق قبل از ازدواج

وقتی به این فکر می کنم که فکر می کردم عشق قبل از ازدواج چگونه خواهد بود و بعد از آن به این نتیجه رسیده ام ، شب و روز است. خیلی متفاوت است! و وقتی به آنچه که فکر می کردم عشق قبل از عروسی و بعد از عروسی بود فکر می کنم ، باز هم بسیار متفاوت است. من فکر می کردم عشق ما از طریق "طبیعی" حتی قوی تر می شود. من فکر نمی کردم این امکان وجود داشته باشد که مسیر منفی پیش برود. من اشتباه میکردم!


عشق بعد از ازدواج

من فکر می کردم عشق من به شوهرم بعد از ازدواج ما در چنین پیشرفت طبیعی رشد می کند و رشد می کند. اشتباه!!! بزرگ شده است ، بله. اما این یک "پیشرفت طبیعی" نبوده است. رشد کرده است زیرا ما عمدی را برای کمک به رشد آن قرار داده ایم. ما به جای دیوارهایی که می توانیم اجازه دهیم بین ما ایجاد شود ، به دلیل تفاوت های فراوان ، در ایجاد پل ارتباطی فعال بوده ایم.


من متوجه نشدم که هر دوی ما اختلافات پنهان زیادی بین ما وجود دارد. اینها تفاوت هایی است که می تواند رابطه ما را قبل از ازدواج خراب کند. تا زمانی که این تفاوتها به طرق مختلف برطرف شد و مشخص نشد که آنها در طول سالهایی که ما با هم بودیم وجود داشته اند ، من آنها را دیده ایم. و بعد ، ای پسر! اگر ما به دنبال راه هایی برای کاهش اختلافات خود نباشیم (و اجازه ندهیم آنها روی هم جمع شوند و خوبی های روابط ما را خنثی کنند) مطمئناً می توانند باعث تفرقه شوند.

و تا به امروز - حدود 40 سال و در حال شمارش ، ما همچنان تفاوت هایی را که باید از بین ببریم ، پیدا می کنیم. و انجام می دهیم. اما مطمئناً یک فرایند یادگیری است و بوده است.

من و شوهرم  معتقدیم که مهم است که زوجین سوالات مهمی از یکدیگر بپرسند و برای مشاوره قبل از ازدواج و مواردی از این دست مراجعه کنند. اما بعد از آن مراحل مهم دیگری وجود دارد که باید بعد از عروسی انجام شود. این به این دلیل است که در آن زمان واقعیت آنچه که یک ازدواج خوب نیاز دارد ، واقعاً به خانه می رسد. قبل از عروسی ، فقط برخی از اطلاعات در حال فیلتر شدن هستند. این به دلیل عامل نفی در ذهن کسانی است که قصد ازدواج دارند.


اکثر کسانی که ازدواج می کنند فکر می کنند که عشق آنها با دیگران متفاوت است. به یاد دارم که چگونه فکر می کردم ازدواج من به دیگران نشان می دهد که "عشق واقعی" چگونه کار می کند. من و شوهرم نشان می دادیم که چقدر طبیعی است که می تواند جریان پیدا کند و رشد کند وقتی واقعی است. یک نفر چقدر می تواند ساده لوح باشد؟ مطمئن بودم بود و من حدس می زنم که کسانی از شما که ازدواج کرده اید ، تصویر "قبل و بعد" از ازدواج را نیز کاملا متفاوت می دانید.


باشد که ما متاهل نذرهایی را که کرده ایم جدی بگیریم. و ممکن است ما تلاش و زمان خود را صرف این کنیم که در ایجاد ازدواج به بهترین شکل ممکن فعال باشیم! باشد که ما شاگردان ازدواج و شاگردان همسر خود شویم. و ممکن است به یاری خداوند از حکمت استفاده کنیم ، که می توانیم از آن برداشت کرده و به کار گیریم! این چالش من برای همه ماست!


منبع:familico.ir

میشه بدون عشق ازدواج کرد؟

 

راه برای بهبود ازدواج بدون عشق

اگر در یک ازدواج بدون عشق هستید ، ممکن است این ازدواج ناامید کننده به نظر برسد و شما احساس درماندگی کنید. به جای این که بدانید چگونه می توانید در ازدواج بدون عشق بمانید ، باید انرژی خود را بر کاری متمرکز کنید که در ازدواج هیچ عشقی وجود ندارد.

به یاد داشته باشید ، شما زمانی این شخص را دوست داشتید و او نیز شما را دوست داشت ، اما اکنون این رابطه از بین رفته است و شما با پوسته ای از رابطه ای که قبلاً بدون عشق در ازدواج داشته اید ، باقی می ماند.

آیا ازدواج بدون عشق می تواند انجام شود؟

پاسخ قطعی به این سوال که آیا ازدواج بدون عشق می تواند دوام بیاورد ، "بستگی دارد".

اگر شما هر دو به تلاش برای موفقیت در ازدواج اختصاص داده اید و می خواهید دوباره عاشق شوید ، پس یک قدم جلوتر از بازی هستید. این کار به تلاش و فداکاری هر دو طرف نیاز دارد ، اما می توانید همه چیز را بهبود بخشیده و دوباره در کنار هم خوشحال باشید.

چیزی وجود دارد که باعث شد احساس عشق را متوقف کنید و به احتمال زیاد فقط شرایط زندگی بود.

اگرچه ممکن است از این که همدیگر را از دست داده اید بترسید ، اما این مسئله این است که خودتان را با این شخص که در مقابل شما ایستاده معرفی کنید.

توجه به این نکته ضروری است که این بدان معناست که شما هر دو باید در کارها کار کنید و هر دو باید مایل باشید که مسائل را برطرف کنید - اما می توانید این عشق را دوباره بیابید و ازدواج خود را بهتر از گذشته کنید.


و برای کسانی که به دنبال ازدواج بدون عشق هستند ، سعی کنید با ذهن باز و نگرش مثبت وارد شوید. به یاد داشته باشید ، اگر هر دو مایل به تلاش هستید ، می توانید ازدواج بدون عشق را بهبود بخشید و اوضاع را دوباره به حالت عادی بازگردانید.


ازدواج بدون عشق را برطرف کنید و با این نکته به راه خود بازگردانید


شروع به برقراری ارتباط کنید

این تا حد زیادی یکی از مهمترین عناصر ایجاد مجدد ازدواج شما است. در جایی از راه ، صحبت شما موثر بود.

زندگی مانع شد ، بچه ها در اولویت قرار گرفتند ، و شما دو غریبه شدید که در راهرو از یکدیگر عبور می کردند. ارتباطات را ماموریت خود قرار دهید و واقعاً دوباره صحبت کنید.


گفتگو با یکدیگر را در اولویت خود قرار دهید ، حتی اگر چند دقیقه در پایان شب باشد. در مورد چیزهای دیگری به جز وظایف کاربردی روزمره صحبت کنید ، و یکدیگر را در پرتو جدیدی مشاهده خواهید کرد.


ارتباطات در کانون یک ازدواج موفق قرار دارد ، بنابراین شروع به صحبت کنید و ببینید این چگونه به بهبود اوضاع برای شما دو کمک می کند.


منبع:familico.ir

احساس تنهایی و نقش آن در پشیمانی بعد از ازدواج

عشق در روابط وجود ندارد ، عشق در افراد است. این افراد هستند که عشق را در روابط قرار می دهند. این افراد هستند که عشق ، شادی ، عاشقانه و اشتیاق را در ازدواج قرار می دهند.

وقتی با یک احساس ناقص وارد رابطه می شوید و انتظار دارید شخص دیگری شما را کامل کند ، نمی توانید به پشیمانی خود پایان دهید. با انتظار گرفتن بسیاری از چیزهای خوب بدون دادن هیچ چیزی در عوض ، شروع به سرزنش طرف مقابل می کنید که چقدر احساس ناراحتی و بی مهری می کنید. و در نهایت ، قطعاً به پشیمانی از ازدواج دچار خواهید شد.


کیفیت روابطی که ما با اطرافیان خود ایجاد می کنیم ، چه روابطی باشد که ما با والدین ، ​​شرکای عاشقانه ، دوستان ، همکاران و غیره داریم ، با توجه به کیفیت روابطی که با خودمان داریم تعیین می شود.


پشیمانی از ازدواج: حقیقت سخت در مورد روابط

اگر عاشق خود باشید ، محبت زیادی نیز به اطرافیان خود خواهید داشت. و شما فقط افرادی را در زندگی خود جذب خواهید کرد که به اندازه شما به خود عشق می ورزند. از طریق تعاملات خود ، نه تنها می توانید عشق خود را با یکدیگر به اشتراک بگذارید ، بلکه این عشق را چندین برابر کرده و بیشتر و بیشتر از آن ایجاد خواهید کرد.

بنابراین می بینید که ازدواج واقعا مشکل نیست.


اگر شما و شریک زندگیتان عشق زیادی به خود دارید ، بر بهبود خود و روابط خود کار خواهید کرد. با برقراری ارتباط آزادانه در مورد همه چیز ، این احتمال وجود دارد که یک رابطه/ازدواج زیبا و طولانی مدت ایجاد کنید. از آنجا که می بینید ، ازدواج در ابتدا یک جعبه خالی است ، قبل از اینکه بتوانید چیزی را بیرون بیاورید ، باید چیزهایی را در آن قرار دهید.

عشق در ازدواج وجود ندارد ، عشق در افراد است و مردم عشق را در ازدواج قرار می دهند. هیچ عاشقانه ای در ازدواج وجود ندارد ، شما باید آن را در ازدواج خود تزریق کنید.

یک زن و شوهر برای برقراری رابطه خود باید هنر دوست داشتن ، خدمت ، بخشش و ستایش یکدیگر را بیاموزند. با این کار آنها جعبه را پر نگه می دارند و عشق آنها شکوفا می شود. اما اگر آنها بیش از آنچه که داخل می آورند بیرون بیاورند ، جعبه خالی می شود و پشیمانی از ازدواج را تجربه می کنید…


منبع:familico.ir

مشکلات ژنتیکی زیاد در ازدواج فامیلی

روندهای هم خوانی جهانی

در جمعیت های شمال آفریقا ، غرب آسیا و جنوب هند ، ازدواج های فامیلی از نظر فرهنگی و اجتماعی مورد پسند است و 20 تا 50 درصد از کل ازدواج ها را تشکیل می دهد.  با اتحادیه عموزاده های اول تقریباً یک سوم کل ازدواج ها. میزان شیوع خویشاوندی و میزان ازدواج با پسر عموی اول ، بسته به قومیت ، مذهب ، فرهنگ و جغرافیا ، در داخل و بین جمعیت و جوامع بسیار متفاوت است. ازدواج فامیلی در بین جوامع مهاجر از کشورهای و مناطق بسیار فامیلی مانند پاکستان ، ترکیه ، آفریقای شمالی و لبنان ، که هم اکنون در اروپا ، آمریکای شمالی و استرالیا ساکن هستند ، انجام می شود.


نرخ بالای همخوانی ، همراه با تعداد خانواده های بزرگ در برخی جوامع ، می تواند باعث بروز بیماریهای اتوزومی مغلوب از جمله سندرمهای بسیار نادر یا جدید شود که آگاهی عمومی را از خطرات ناشی از ازدواج فامیلی افزایش می دهد. در حال حاضر ، بسیاری از زوج های جوان فامیلی که قصد بچه دار شدن دارند از ترس پیامدهای خویشاوندی بر فرزندان خود از مشاوره ژنتیک پیش از بارداری استفاده می کنند.


چرا ازدواجهای فامیلی از نظر فرهنگی مورد توجه است؟

دلایل واقعی برای ترجیح ازدواج فامیلی در درجه اول اجتماعی است. در جوامعی با نرخ هم خوانی بالا ، مطالعات جامعه شناسی نشان می دهد که ازدواج فامیلی می تواند ثبات زوجین را به دلیل سازگاری بیشتر بین زن و شوهر که پس از ازدواج دارای روابط اجتماعی مشابه قبل از ازدواج هستند ، و همچنین سازگاری بین زن و شوهر و سایر خانواده ها ، تقویت کند. 


ازدواج فامیلی ممکن است برای وضعیت زنان مطلوب تر باشد ، از جمله روابط بهتر همسر با همسرهای همسرش که می توانند در مواقع ضروری از او حمایت کنند. این اعتقاد عمومی وجود دارد که ازدواج درون خانواده احتمال عدم قطعیت های پنهان در مسائل بهداشتی و مالی را کاهش می دهد. اعتقاد بر این است که خویشاوندی پیوندهای خانوادگی را تقویت می کند و همبستگی خانوادگی را تقویت می کند ، زیرا ازدواج با پسر عمو فرصت های بسیار خوبی برای انتقال ارزش های فرهنگی و تداوم فرهنگی ایجاد می کند (سندریج و همکاران 2010). مذاکرات قبل از ازدواج در مورد مسائل مالی ازدواج به راحتی انجام می شود و گاهی اوقات هزینه کمتری دارد. والدین همسر ترجیح می دهند دخترشان در نزدیکی آنها زندگی کند و از حضور نوه هایشان لذت ببرند. علاوه بر این ، مالکان ثروتمند ترجیح می دهند دارایی خود را در خانواده نگه دارند 

خویشاوندی و پارامترهای سلامتی

ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی و متخصصان ژنتیک می توانند هر دو تأثیر منفی ازدواج فامیلی را از نظر افزایش خطرات ژنتیکی برای فرزندان ، در مقابل مزایای بالقوه اجتماعی و اقتصادی در نظر بگیرند (Hamamy et al. 2011).


معیارهای سلامت باروری مربوط به خویشاوندی نشان می دهد که در ازدواج های پسرعموی اول برخلاف ازدواج های غیر خویشاوندی ، میزان باروری کمی بیشتر است ، میزان سقط جنین فرقی نمی کند ، نوزادان مرده و مرگ و میر نوزادان کمی بیشتر است و تخمین زده می شود که تعداد نقایص مادرزادی در حدود باشد. 2 تا 3 درصد بیشتر از میزان سابقه در میان نوزادان در جمعیت عمومی (حدود 2 تا 3 درصد). علاوه بر این ، اتحادیه های فامیلی منجر به افزایش بیان اختلالات اتوزومی مغلوب می شوند . فرزندان اتحادیه های فامیلی ممکن است به دلیل بیان جهش های ژنی اتوزومال مغلوب که از یک جد مشترک به ارث رسیده اند ، در معرض خطر ابتلا به اختلالات مغلوب باشند. هرچه رابطه بیولوژیکی بین والدین نزدیکتر باشد ، احتمال اینکه فرزندان آنها نسخه های مشابه یک یا چند ژن مغلوب مضر را به ارث ببرند بیشتر است. به عنوان مثال ، پیش بینی می شود که عموزاده های اول 12.5 درصد (1/8) ژن های خود را به اشتراک بگذارند. بنابراین ، به طور متوسط ​​، فرزندان آنها در 25/6 درصد (1/16) محل ژن هموزیگوت خواهند بود .


به طور کلی ، همسانی خطر ایجاد شرایط غالب اتوزومی در فرزندان را هنگامی که یکی از والدین تحت تأثیر قرار می گیرد ، افزایش نمی دهد و همچنین اگر هیچ یک از والدین تحت تأثیر قرار نگیرند ، شرایط مغلوب مرتبط با X را افزایش نمی دهد.


اکثر ادبیات که ارتباط سندرم داون با خویشاوندی والدین را مطالعه می کنند به این نتیجه رسیده اند که چنین ارتباطی وجود ندارد. ارتباط ازدواجهای فامیلی با بیماریهای پیچیده دیررس مانند دیابت ، اختلالات قلبی عروقی ، اسکیزوفرنی و سرطان نیاز به مطالعات بیشتری برای تعیین خطرات موجود دارد زیرا در حال حاضر نتیجه گیری بدون ابهام بر اساس شواهد دشوار است .


منبع:familico.ir