از نظر مرکز مشاوره خانواده فمیلیکو و همه ما می دانیم که نوجوانان ما احتمالاً در مقطعی عاشق خواهند شد. با این حال، وقتی این اتفاق میافتد، والدین اغلب کل تجربه را یک شوک میبینند... که نسبتاً عجیب است؟
همه ما مرحله نوجوانی را طی کردیم. ما هم له شدنهای مخفیانه و سرخ شدنها، اولین اظهارات خجالتی عشق، حس اتفاق مهمی را تجربه کردیم... آن تماس فیزیکی اولیه و برقآمیز ناشی از یک علاقه عاشقانه.
در اینجا چند توصیه وجود دارد که به شما کمک می کند تا با تجربیات هیجانی آنها کنار بیایید.
ما به کودک کوچک گستاخی که در مهدکودک یک بوسه می زند می خندیم. در این عصر رسانههای اجتماعی، ما مهدکودکهای خود را در حال بوسیدن آپلود میکنیم تا همه فریاد بزنند و اگر کودک نوپایی برای فرستادن به مهد کودک نداریم، میخندیم و ویدیوهایی از گستاخی بچههای دیگران را به اشتراک میگذاریم.
موضوع اصلی فیلمهای کلاسیک دیزنی این بود: «دختری درمانده با شاهزاده خوشتیپ ملاقات میکند». عشق و ازدواج رخ می دهد. اخیراً فیلمهای کودکانه این قالب را شکستهاند و داستانهای قدرتمندی درباره یافتن راه و کشف قدرت شخصی منتشر کردهاند. با این حال، داستانهای عشق در نگاه اول زیادی وجود دارد که نوجوانان را متقاعد میکند که حتی امروز هم همینطور است.
از ترکیبهای دقیق پسران و دختران روی بیلبوردها گرفته تا جیغ زدن، چروکیدن، اجراکنندههایی که گاهی اوقات با لباسهای کم پوشیده شدهاند و تأثیرگذاران رسانههای اجتماعی، نوجوانان ما دائماً با پیامهای ظریف درباره چگونگی با هم بودن بمباران میشوند.
از آنها انتظار می رود که جنسیت مخالف خود را دوست داشته باشند - چیزی که غیر باینری بودن را به ویژه دشوار می کند. در حالی که در تلاش برای انجام همه این کارها هستند، انتظار دارند که در نگاه اول عاشق شوند. قرار است آن عشق برای همیشه دوام بیاورد.
با توجه به این ایدههایی که از آگاهی اولیه با قاشق تغذیه میشوند، چگونه میتوانیم بچهها را به خاطر تسریع پیشرفتشان به سمت آنچه که احتمالاً به عنوان انتظارات اجتماعی درک میکنند سرزنش کنیم - درست مثل ما؟
اگر نوجوان شما در حال تجربه عشق در سنین نوجوانی است و افکار ازدواج را در سر میپروراند، باید با او در این زمینه صحبت کنید. با او درباره مشکلاتی که در ازدواج در سن پایین وجود دارد گفتگو کنید و به او تفهیم کنید که احساسات و روابط حد و حدود خود را دارند و نباید زندگی او را به طور کامل تحت تاثیر قرار دهد. بلکه اگر قرار است این حس و رابطه حفظ شود باید به گونهای باشد که باعث رشد و پیشرفت او شود نه مانع آن!
به دلیل روحیه حساس یک نوجوان و بروز احساسات شدید نباید او را تنها بگذارید. در این مواقع نوجوان به راحتی نمیتواند احساسات خود را بیان کند، به خلوت کردن و تنهایی تمایل دارد و مواردی از این قبیل که باعث میشود کودک افسرده شود و حتی به خود آسیب برساند. در نتیجه نباید او را تنها بگذارید، بلکه باید با او کاملا منطقی و با مهربانی صحبت کنید تا نوجوان شما آرامتر شود.
عشق دوران نوجوانی برای اکثر افراد اتفاق افتاده است. اگر این حس را در فرزند خود مشاهده کردید باید به او احترام گذاشته و به درستی او را راهنمایی کنید. اگر از اشتباه نوجوان خود اطمینان دارید باید با زبان خوش و به دور از خشونت و محدودیت با او رفتار کنید. زیرا اگر مستقیم به او بگویید که دارد اشتباه میکند قطعا نتیجه عکس خواهد داشت و حس لجبازی را در او بیدار خواهید کرد!
یکی از کارهایی که والدین باید در نحوه برخورد با نوجوانی که عاشق شده در نظر بگیرند، انتقال تجربیات و احساسات گذشته خود به آنهاست. زمانی که حس کردید نوجوان شما عاشق شده است و وضعیت او را مشاهده کردید، میتوانید از روزهایی که در گذشته سپری کردهاید صحبت کنید. با این کار نوجوان شما درک میکند که برای کسب تجربه در این زمینه نیاز نیست خودش برخی اتفاقات تلخ و ناگوار را تجربه کند.
هیچ کس نمی تواند هیچ پدر و مادری را به خاطر شیطنت های کودکان نوپا سرزنش کند. حتی اشتراک گذاری آنها در شبکه های اجتماعی چیز بدی نیست. با این حال، وزن دادن بیش از حد به مزخرفات آنها به حدی که کودک مجبور به تکرار عمل برای تحریک همان واکنش تایید کننده می شود، می تواند گامی در جهت اشتباه باشد.
تمجید از ماهیت محبت آمیز کودک به جای تایید گستاخی او در بوسه، راه خوبی برای رسیدگی به چنین مواردی است. "چقدر شیرین هستی که اینقدر عاشقانه به دوستت سلام می کنی!" به کودک پایه محکمی می دهد تا تصویری سالم از خود ایجاد کند.
چگونه این پاسخ با "به تو نگاه کن، همه گستاخ و همه دخترها (یا پسرها) را می بوسند!".
ایجاد و تقویت حس خود در کودک شما از سنین پایین بهترین راه برای هدایت او به سمت انتخاب های سالم در طول زندگی است. اگر فرزندان شما در حال حاضر نوجوان هستند، صحبت با آنها در مورد مثبت بودن بدن، تشویق به اعتماد به نفس و ارزش خود و ایجاد اعتماد به آنها این امکان را می دهد که به جای اینکه دائماً به دنبال تأیید خارجی باشند، روی خود تمرکز کنند.
آنها بهتر می توانند در برابر پیام های ظریف تبلیغات و ستاره های پاپ، فشار همسالان (همه دوست پسری دارند به جز من!) و احتمالاً حتی زیست شناسی مقاومت کنند.
آیا به یاد دارید که وقتی هورمون های نوجوانی تان به هم ریخته بودند، برای شما چطور بود؟
منبع:
https://www.superprof.co.uk/blog/help-my-teenagers-in-love-advice-for-parent
با کشف احساس فرزندتان در مورد معاشرت شروع کنید. واقعیت زندگی از طریق بیماری همه گیر ممکن است باعث شده باشد فرزند شما از دوستانی که داشت دور شود. آنها ممکن است احساس تنهایی و انزوا کنند و مطمئن نباشند که چگونه به آنها نزدیک شوند. آنها ممکن است در مورد شروع دوباره اجتماعی شدن و بازگشت به مدرسه حضوری نگران باشند.
هنگامی که احساس فرزندتان را تشخیص دادید - چه راضی باشد و چه راضی نباشد - میتوانید طرحی برای کمک به او در توسعه مهارتهای اجتماعی مورد نیاز برای ایجاد دوستیهای سالم ارائه دهید. مهارت هایی که می توانید با آنها کار کنید.
از نوبت گرفتن در حین صحبت تا پرسیدن سوال در مورد دیگران، یادگیری نحوه شروع و حفظ مکالمه با دیگران مهارتی است که کودک شما ممکن است نیاز به اصلاح آن داشته باشد. تا زمانی که فرزندتان یاد بگیرد که چگونه به طور طبیعی هنگام مکالمه از دیگران سرنخ بگیرد، او را با سؤالاتی مجهز کنید که می توانند بپرسند مانند "برای سرگرمی چه کار می کنید؟" یا "آیا حیوان خانگی دارید؟"
همچنین میتوانید از برنامههای تلویزیونی بهعنوان تصویری از نحوه گفتگوی دوستانه افراد استفاده کنید. به مواردی مانند زبان بدن، لحن صدا، و مکث در مکالمه اشاره کنید که همه اینها نشانه های مهمی در هنگام صحبت با دیگران هستند. گفتگوهای نقش آفرینی می تواند به آنها کمک کند تا تمرین مورد نیاز خود را بدست آورند.
بخشی از یک دوست خوب داشتن مهارت های اجتماعی قوی و دانستن نحوه ابراز علاقه به شخص دیگر است. به همین دلیل، ممکن است بخواهید روی توانایی فرزندتان در گوش دادن و همدلی با دیگران کار کنید.
نشان دادن شفقت و توجه به سایر افراد به روشی سالم می تواند دری را به روی دوستی باز کند. این مهارت به ویژه پس از استرس های ناشی از بیماری همه گیر مرتبط است. از فرزندتان بخواهید روش هایی را که می تواند نسبت به سایر بچه های هم سن خود نشان دهد، شناسایی کند.
با فرزندتان صحبت کنید که تشخیص دهد چه زمانی فردی در حال گذراندن دوران سختی است. به آنها آموزش دهید که چگونه مهربانی بیشتری ارائه دهند. به عنوان مثال، فرزند شما می تواند برای دوستی که حیوان خانگی اش بیمار است، کلوچه درست کند یا برای کسی که یکی از عزیزانش را از دست داده کارت بفرستد. وقت گذاشتن برای نشان دادن اینکه به کسی اهمیت می دهید راهی عالی برای نشان دادن همدلی با یک دوست جدید بالقوه است.
صرف نظر از اینکه کودک شما از چه نوع فعالیت هایی لذت می برد، مطمئناً در این راه فرصت هایی برای دوست یابی کودکان وجود دارد. با کمک به کودکان در شناسایی چیزهایی که برایشان جالب یا سرگرم کننده است، شروع کنید.
وقتی بچهها در گروهها یا فعالیتهایی هستند که برایشان هیجانانگیز یا جالب است، این فشار برای ملاقات و گفتگو با افراد دیگر را کاهش میدهد. آنها نه تنها کاری را انجام می دهند که از آن لذت می برند، بلکه توسط افراد دیگری احاطه شده اند که همان احساس آنها را دارند. و در بسیاری از مواقع، گفتگوها می تواند در مورد آنچه که آنها انجام می دهند یا تجربه می کنند باشد.
شما همچنین باید فرزندان خود را تشویق کنید که به دنبال دوستی با افرادی باشند که متفاوت از آنها هستند. بچهها چیزهای زیادی میتوانند از مردم بیاموزند که ممکن است انتظار نداشته باشند با آنها اشتراک زیادی داشته باشند.
اگر فرزند شما در تلاش است تا ایده هایی در مورد آنچه دوست دارد یا دوست ندارد ارائه دهد، می توانید پیشنهاداتی را ارائه دهید تا ببینید آیا چیزی جذاب به نظر می رسد یا خیر. شما ممکن است امتحان کنید:
ورزش های انفرادی مانند تنیس، هنرهای رزمی، شنا، یا باشگاه دویدن
فعالیتهای غیررقابتی شامل درسهای موسیقی و هنر، کلاس روباتیک یا باشگاه شطرنج
سایر باشگاه ها، از جمله سازمان های پیشاهنگی و گروه های جوانان
باشگاه های کتاب در کتابخانه یا کتابفروشی
پارک، استخر، زمین بازی، پارک یا سایر مناطق بازی عمومی
فرصتهای داوطلبانه مانند انبار غذای محلی یا برنامه تمیز کردن جامعه که در آن در کنار سایر بچهها کار میکنند
ورزش ها و کلاس های جوانان شامل ورزش های گروهی مانند فوتبال، بیس بال، بسکتبال و والیبال
اگر نگران هستید که فرزندتان در مورد ملاقات با افراد جدید استرس داشته باشد، یک یخ شکن - مانند اسباب بازی، حیوان خانگی یا خوراکی - به همراه داشته باشید تا بچه های دیگر را به سمت فرزندتان بکشانید. این امر به ویژه در صورتی مفید است که فرزند شما به طور طبیعی برون گرا نیست.
منبع:
فمیلیکو
شادی یک مزیت فوق العاده در دنیایی است که بر عملکرد تأکید می کند. به طور متوسط افراد شاد در کار و عشق موفق تر از افراد ناراضی هستند. آنها نظرات عملکرد بهتری دریافت می کنند ، مشاغل معتبرتری دارند و حقوق بالاتری دریافت می کنند. احتمال ازدواج آنها بیشتر است و پس از ازدواج ، از ازدواج خود رضایت بیشتری دارند.
بنابراین با نگاه به علم ، در مورد پرورش کودکان شاد واقعاً چه چیزی کار می کند؟
منتظر تلاش باشید ، نه کمال
ضربه زدن بی وقفه بر طبل موفقیت ، بچه ها را به هم می ریزد.
والدینی که بیش از اندازه بر پیشرفت خود تأکید می کنند ، در مقایسه با سایر بچه ها بیشتر دارای فرزندانی با سطوح بالای افسردگی ، اضطراب و سوء مصرف مواد هستند.
این تحقیق بسیار سازگار است: تلاش را ستایش کنید ، نه توانایی طبیعی.
اکثریت بچه ها که به دلیل هوششان مورد تمجید قرار می گرفتند ، پازل آسان تری می خواستند. آنها نمی خواهند خطا کنند و موقعیت خود را به عنوان "باهوش" از دست بدهند. از سوی دیگر ، بیش از 90 درصد از بچه ها با انگیزه رشد ، پازل سخت تری را انتخاب کردند.
چرا؟ دوک توضیح می دهد: "وقتی ما کودکان را به خاطر تلاش و کار سختی که منجر به موفقیت می شود ستایش می کنیم ، آنها می خواهند همچنان در این روند شرکت کنند. آنها از یادگیری با توجه به اینکه چقدر هوشمند به نظر می رسند - یا ممکن است - دور نمی شوند. "
پسر برای داشتن کودک شاد تلاش برای انجام کارهای سخت را ستایش کنید نه قدرت و توانایی طبیعی آنان را.
خوش بینی را آموزش دهید
آیا می خواهید از برخورد با یک نوجوان سرگردان اجتناب کنید؟ سپس به آن نوجوانان بیاموزید که به سمت روشن نگاه کنند.
بچه های ده ساله ای که به آنها یاد داده می شود که چگونه جهان را خوش بینانه تفسیر کرده و تفسیر کنند ، در دوران بلوغ به احتمال زیاد مستعد افسردگی هستند.
کریستین کارتر ، نویسنده ، به سادگی می گوید: "خوش بینی آنقدر با شادی ارتباط دارد که عملاً می توان این دو را با هم برابر دانست."
او خوش بینان را با افراد بدبین مقایسه می کند و خوش بین ها را می یابد:
در مدرسه ، محل کار و دوومیدانی موفق تر هستند
سالم ترند و عمر طولانی تری دارند
در نهایت از ازدواج آنها راضی تر باشند
کمتر با افسردگی و اضطراب مقابله می کنند
در اینجا نحوه تشویق خوش بینی را بیشتر بیاموزید.