CBT در طول دهه 1960 ظهور کرد و در کار روانپزشک آرون بک، که اشاره کرد که انواع خاصی از تفکر به مشکلات عاطفی کمک می کند، سرچشمه گرفت. بک این "افکار منفی خودکار" را نامگذاری کرد و فرآیند شناخت درمانی را توسعه داد.
در جایی که رفتار درمانی های قبلی تقریباً به طور انحصاری بر روی تداعی ها، تقویت ها و تنبیه ها برای اصلاح رفتار متمرکز بودند، رویکرد شناختی به چگونگی تأثیر افکار و احساسات بر رفتارها پرداخت.
امروزه درمان شناختی رفتاری یکی از روش های درمانی است که به خوبی مطالعه شده است و نشان داده شده است که در درمان طیف وسیعی از شرایط روانی از جمله اضطراب، افسردگی، اختلالات خوردن، بی خوابی، اختلال وسواس فکری-اجباری، اختلال هراس، اختلال استرس پس از سانحه و اختلال مصرف مواد.
CBT درمان مبتنی بر شواهد پیشرو برای اختلالات خوردن است
ثابت شده است که CBT در افراد مبتلا به بی خوابی و همچنین کسانی که یک بیماری عمومی پزشکی دارند که خواب را مختل می کند، مفید است، از جمله کسانی که مبتلا به درد یا اختلالات خلقی مانند افسردگی هستند.
به طور علمی ثابت شده است که درمان شناختی رفتاری در درمان علائم افسردگی و اضطراب در کودکان و نوجوانان موثر است.
یک متاآنالیز در سال 2018 از 41 مطالعه نشان داد که CBT به بهبود علائم در افراد مبتلا به اضطراب و اختلالات مرتبط با اضطراب، از جمله اختلال وسواس اجباری و اختلال استرس پس از سانحه کمک می کند.
CBT دارای سطح بالایی از پشتیبانی تجربی برای درمان اختلالات مصرف مواد، کمک به بهبود خودکنترلی، اجتناب از محرکها و ایجاد مکانیسمهای مقابله با استرسهای روزانه است.
CBT یکی از انواع درمانی است که بیشتر مورد تحقیق قرار گرفته است، تا حدی به این دلیل که درمان بر اهداف بسیار خاص متمرکز است و نتایج را می توان نسبتاً به راحتی اندازه گیری کرد.
چندین چالش وجود دارد که افراد ممکن است در طول دوره درمان شناختی رفتاری با آنها مواجه شوند.
در ابتدا، برخی از بیماران پیشنهاد میکنند که اگرچه تشخیص میدهند که برخی از افکار منطقی یا سالم نیستند، اما آگاهی از این افکار، تغییر آنها را آسان نمیکند.
درمان شناختی رفتاری تمایلی به تمرکز بر مقاومت های ناخودآگاه زمینه ای در برابر تغییر ندارد.
برای اینکه درمان شناختی رفتاری مؤثر باشد، فرد باید آماده و مایل باشد که زمان و تلاش خود را صرف تجزیه و تحلیل افکار و احساسات خود کند. چنین خود تحلیلی و تکالیفی می تواند دشوار باشد، اما راهی عالی برای یادگیری بیشتر در مورد چگونگی تأثیر حالت های درونی بر رفتار بیرونی است.
در بیشتر موارد، CBT فرآیندی تدریجی است که به فرد کمک میکند تا گامهای افزایشی را در جهت تغییر رفتار بردارد. به عنوان مثال، فردی که دارای اضطراب اجتماعی است ممکن است به سادگی با تصور موقعیت های اجتماعی اضطراب آور شروع کند. در مرحله بعد، آنها ممکن است شروع به تمرین مکالمه با دوستان، خانواده و آشنایان کنند. با تلاش تدریجی برای رسیدن به یک هدف بزرگتر، این فرآیند کمتر دلهره آور به نظر می رسد و دستیابی به اهداف آسان تر است.
درمان شناختی رفتاری می تواند یک انتخاب درمانی موثر برای طیف وسیعی از مسائل روانشناختی باشد. اگر احساس می کنید که شما یا کسی که دوستش دارید ممکن است از این شکل درمانی بهره مند شوید، مراحل زیر را در نظر بگیرید:
با پزشک خود مشورت کنید و/یا فهرست درمانگران معتبر ارائه شده توسط انجمن ملی درمانگران شناختی-رفتاری را بررسی کنید تا یک متخصص دارای مجوز را در منطقه خود پیدا کنید.
ترجیحات شخصی خود را در نظر بگیرید، از جمله اینکه آیا درمان حضوری یا آنلاین بهترین کار را برای شما دارد.
با بیمه درمانی خود تماس بگیرید تا ببینید آیا درمان شناختی رفتاری را پوشش می دهند یا خیر، و اگر چنین است، چند جلسه در سال را پوشش می دهند.
انتظار داشته باشید که تجربه اولیه شما شبیه به قرار ملاقات با پزشک باشد، از جمله پر کردن مدارک مانند فرم های HIPAA، اطلاعات بیمه، سابقه پزشکی، داروهای فعلی، پرسشنامه در مورد علائم شما، و قرارداد خدمات درمانگر و بیمار. اگر در درمان آنلاین شرکت می کنید، احتمالاً این فرم ها را به صورت آنلاین پر خواهید کرد.
برای پاسخ دادن به سوالاتی در مورد آنچه شما را به درمان کشانده است، علائم و سابقه شما، از جمله دوران کودکی، تحصیلات، شغل، روابط (خانواده، عاشقانه، دوستان) و وضعیت فعلی زندگی، آماده باشید.
منبع:
مرکز مشاوره آویژه
https://www.verywellmind.com/
https://psychology.avije.org/