یکی از خطرات و بیماری های ازدواج فامیلی که درمان هم ندارد، دیستروفی عضلات می باشد. این بیماری در جنس مذکر شایع تر است و بروز این بیماری در ازدواج های فامیلی به مراتب بیشتر است. کاهش قدرت و حجم عضلانی عارضه این بیماریست و متاسفانه این بیماری سیر پیشرونده دارد و به مرور تشدید می یابد و درمانی برای آن وجود ندارد.
ازدواج فامیلی و معلولیت های محتملی که ممکن است به همراه داشته باشد ممکن است هزینه های روحی و مالی سنگینی روی دوش خانواده بگذارد و با توجه به اینکه درمان بیماری های ژنتیکی بسیار محدود می باشند و درمان مناسبی برای خیلی از بیماری های ژنتیکی وجود ندارد. بهترین کاری که می توان انجام داد پیشگیری است. خوشبختانه با پیشرفت علم پزشکی و بهره گیری از آزمایشات ژنتیک می توان بروز چنین بیماری هایی را تشخیص داد و از اتفاق افتادن آنها جلوگیری کرد.
بیماری های مقاربتی یکی از انواع بیماری هایی است که در آزمایشات مشاوره قبل از ازدواج بررسی می شود. بیماری هایی که ممکن است افراد ناقل آن باشند و هیچ علامتی از خود نداشته باشند. علاوه بر این، آزمایشات مربوط به بیماری های سفلیس، ایدز، و هپاتیت نیز گرفته می شود.
یکی از مهم ترین بیماری های ازدواج فامیلی که در آزمایشات ژنتیک انجام می شود، تالاسمی است. این بیماری به شدت خطرناک است و در صورت وجود احتمال بالای درگیری فرزند، زوجین شدیدا از ازدواج با یکدیگر منع می شوند.
همانطور که ذکر شد بیماری های ناشی از ازدواج فامیلی متعددند و یکی از عوامل تهدید کننده ازدواج موفق بین زوجین، وجود بیماری های صعب العلاج در فرزندان است. در نتیجه می توان گفت که برای جلوگیری از ازدواج فامیلی و معلولیت های ذهنی و جسمانی ناشی از آن بهتر است از این نوع ازدواج و یا حداقل از پرخطرترین نوع ازدواج فامیلی که ازدواج دخترخاله پسرخاله است پرهیز کرد.
یکی دیگر از معیارهای مهم ازدواج تناسب خانوادگی در زمینه مذهب و اعتقادات است. خانواده مقابلتان را بررسی کنید و ببینید که تا چه اندازه به فرائض دینی و مذهبی پایبند هستند. برخی از خانواده ها انتظار دارند که عروس و یا دامادشان مانند آنها فکر و رفتار کند. بنابراین اگر شما فرد مذهبی هستید و تصمیم دارید با خانواده ای وصلت کنید که خیلی به مسائل شرعی اهمیت نمیدهند و یا بالعکس، این امکان وجود دارد که بعدها دچار اختلاف نظر و تعارض شوید.
بنابراین اختلاف مذهبی در ازدواج را جدی بگیرید و ببینید خانواده مقابلتان میتوانند فردی با نظر و اعتقاد متفاوت از خودشان را بپذیرند و با احترام با او برخورد کنند و یا خیر.
اختلاف سطح خانوادگی از نظر شخصیتی و روانی، آخرین موردی است که در این مطلب به آن می پردازیم. هم سطح بودن زوجین از نظر شخصیتی و روانی یکی دیگر از مسائل مهم برای دوام زندگی زناشویی است. معمولا فرزندان سالم در خانواده هایی رشد پیدا میکنند که والدین آنها از نظر روانی سالم و شبیه به هم هستند. همچنین تفاوت شخصیتی میان شما و خانواده همسرتان باعث ایجاد تعارض در رفت و آمدهای خانوادگی تان میشود و بر روابط شما تاثیر منفی میگذارد.
بنابراین اگر بررسی این مورد برای شما کمی سخت است، پیشنهاد میکنیم تست های قبل از ازدواج را انجام دهید.
صداقت در زندگی یکی از مواردی است که به طور شهودی می دانیم چیز خوبی است ، اما واقعاً می توانیم در تلاش برای عملی کردن آن بسیار دچار اشتباه شویم. اما وقتی صحبت از روابط ما می شود ، داشتن ارتباط باز و صادقانه برای ایجاد مشارکت سالم و پایدار ضروری است. در اینجا دلیل صداقت در روابط بسیار مهم است.
منظور ما از صداقت در رابطه چیست؟
صداقت این است که همیشه حقیقت را بگویید و در گفتار و کردار خود کاملاً معتبر ، مستقیم و شفاف باشید. این شامل چند عمل کلیدی است: هرگز دروغ نگویید ، هرگز حقیقت را پنهان نکنید و هرگز عمداً افراد را از حقیقت حذف یا منحرف نکنید.
صداقت در رابطه به این معناست که همیشه حقیقت را به شریک خود بگویید و کاملاً با او صحبت کنید ، هم برای کارهای بزرگ و هم برای چیزهای کوچک. اگر از صحبت کردن با شریک خود در مورد موضوعی اجتناب می کنید - مانند مواردی که شما را در رابطه آزار می دهد ، کاری که انجام داده اید و می دانید که شریک زندگی شما از آن ناراحت خواهد شد ، یا واقعاً در مورد چیزهایی که با هم صحبت می کنید چه احساسی دارید - پس شما صادق نیستید صادق بودن به این معناست که خود واقعی خود را در کنار شریک زندگی خود داشته باشید ، هرگز پنهان نکنید که چه کسی هستید ، چه فکر می کنید یا چه احساسی دارید.
چرا صداقت در یک رابطه بسیار مهم است.
صداقت اساس اعتماد در یک رابطه است و اعتماد برای عملکرد و پیشرفت یک رابطه ضروری است. وقتی همیشه با کسی صادق هستید ، به او می گوید که می تواند به شما و حرفهایی که می زنید اعتماد کند. این به آنها کمک می کند بدانند که می توانند به وعده ها و تعهدات شما اعتقاد داشته باشند.
"روابط بر اساس اعتماد ساخته می شوند ، بنابراین صداقت در یک رابطه بسیار مهم است." "ما وابسته هستیم که شریکمان بندر ما در طوفان باشد ، شخصی که می توانیم با افکار ، احساسات و قلب خود به او اعتماد کنیم."
صادق بودن با شریک زندگی شما نیز ارتباط سالم را تسهیل می کند ، که برای یک رابطه کاربردی نیز ضروری است. زوجین باید بتوانند آشکارا با یکدیگر صحبت کنند و با یکدیگر واقعی باشند. این ارتباط واقعی است این تعهد به صادق بودن نیز به این معناست که هر دو نفر در حل هرگونه تنش ، درگیری یا مسائل در رابطه پیشقدم بوده و آنها را برای بحث و گفتگو نزد شریک خود مطرح می کنند.
ملامید توضیح می دهد: "هر دروغی که شریک زندگی شما را به دام می اندازد ، پیوند شما را کم می کند و شما را از هم تیمی ها به مخالفان در درگیری نامرئی تبدیل می کند که در آن حرف شما هرگز جدی گرفته نمی شود." "گفته می شود ، نیازی به بی رحمی هنگام ارائه نظر یا پاسخگویی صادقانه به س thatالاتی که می دانید ممکن است آسیب برساند ، نیست."
به عنوان مثال ، اگر شریک زندگی شما بدترین وعده غذایی را که تا به حال داشته اید برای شما پخته و از شما می پرسد در مورد غذا چه فکر می کنید ، باید صادق باشید - نگویید دوست دارید وقتی این کار را نمی کنید. اما ملامید توصیه می کند که از اظهارات بی مورد ضررآفرین اجتناب کنید (به عنوان مثال "شما آشپزی وحشتناک هستید") و از راه های مهربان تری برای انتقال احساسات مشابه استفاده کنید: "هوم. از اینکه امشب شام درست کردید بسیار قدردانی می کنم. آیا برای شما کمی تلخ است؟ " یا ، "طعم آن برای من کمی تلخ است ، بنابراین فکر می کنم جایی برای بهبود وجود دارد. اما شما به وضوح تلاش زیادی را در این زمینه انجام داده اید ، و من هنگام شام از آن بسیار قدردانی می کنم. "
اسرار در مقابل حریم خصوصی
گاهی اوقات زوج ها می توانند کمی تلاش کنند تا مطمئن شوند که همه چیز را درباره یکدیگر می دانند. به عنوان مثال ، ممکن است شخصی اصرار داشته باشد که آدرس ایمیل خود را به اشتراک بگذارد یا دقیقاً بداند که شریک زندگی اش در کجاست ، یا ممکن است احساس حق کند که به همسر خود بگوید که فکر می کند افراد مشهور چقدر داغ هستند ، حتی اگر این نظرات به احساسات شریک زندگی آنها آسیب برساند.
لیندا کارول ، درمانگر ازدواج ، "واضح است که مواقعی وجود دارد که اشتراک زیاد بیش از حد می تواند به استقلال و احساس خود آسیب برساند یا بدتر از آن به شریک زندگی شما آسیب برساند." "درک تفاوت بین اسرار و حریم خصوصی ضروری است. اینگونه فکر کنید: حریم خصوصی محدوده ای است در مورد افکار ، ایده ها و تجربیات گذشته شخص که مستقیماً شریک زندگی او را درگیر نمی کند. راز چیزی است که به نوعی گمراه کننده است و عمداً از ترس قضاوت یا انتقام از آنها مخفی می ماند. "
شرکا نیازی ندارند که همه چیز را به یکدیگر بگویند تا صادق تلقی شوند ، اما باید در مورد اطلاعاتی که مستقیماً بر رفاه یکدیگر تأثیر می گذارد شفاف باشند. یک قاعده خوب این است که اگر به طور جدی از گفتن چیزی به شریک خود اجتناب می کنید زیرا نگران واکنش او هستید ، یک راز را مخفی نگه داشته اید و عمداً غیر صادق هستید. و اگر شریک زندگی شما چیزی را مستقیماً از شما می پرسد ، باید حقیقت را بگویید.
وقتی به این فکر می کنم که فکر می کردم عشق قبل از ازدواج چگونه خواهد بود و بعد از آن به این نتیجه رسیده ام ، شب و روز است. خیلی متفاوت است! و وقتی به آنچه که فکر می کردم عشق قبل از عروسی و بعد از عروسی بود فکر می کنم ، باز هم بسیار متفاوت است. من فکر می کردم عشق ما از طریق "طبیعی" حتی قوی تر می شود. من فکر نمی کردم این امکان وجود داشته باشد که مسیر منفی پیش برود. من اشتباه میکردم!
عشق بعد از ازدواج
من فکر می کردم عشق من به شوهرم بعد از ازدواج ما در چنین پیشرفت طبیعی رشد می کند و رشد می کند. اشتباه!!! بزرگ شده است ، بله. اما این یک "پیشرفت طبیعی" نبوده است. رشد کرده است زیرا ما عمدی را برای کمک به رشد آن قرار داده ایم. ما به جای دیوارهایی که می توانیم اجازه دهیم بین ما ایجاد شود ، به دلیل تفاوت های فراوان ، در ایجاد پل ارتباطی فعال بوده ایم.
من متوجه نشدم که هر دوی ما اختلافات پنهان زیادی بین ما وجود دارد. اینها تفاوت هایی است که می تواند رابطه ما را قبل از ازدواج خراب کند. تا زمانی که این تفاوتها به طرق مختلف برطرف شد و مشخص نشد که آنها در طول سالهایی که ما با هم بودیم وجود داشته اند ، من آنها را دیده ایم. و بعد ، ای پسر! اگر ما به دنبال راه هایی برای کاهش اختلافات خود نباشیم (و اجازه ندهیم آنها روی هم جمع شوند و خوبی های روابط ما را خنثی کنند) مطمئناً می توانند باعث تفرقه شوند.
و تا به امروز - حدود 40 سال و در حال شمارش ، ما همچنان تفاوت هایی را که باید از بین ببریم ، پیدا می کنیم. و انجام می دهیم. اما مطمئناً یک فرایند یادگیری است و بوده است.
من و شوهرم معتقدیم که مهم است که زوجین سوالات مهمی از یکدیگر بپرسند و برای مشاوره قبل از ازدواج و مواردی از این دست مراجعه کنند. اما بعد از آن مراحل مهم دیگری وجود دارد که باید بعد از عروسی انجام شود. این به این دلیل است که در آن زمان واقعیت آنچه که یک ازدواج خوب نیاز دارد ، واقعاً به خانه می رسد. قبل از عروسی ، فقط برخی از اطلاعات در حال فیلتر شدن هستند. این به دلیل عامل نفی در ذهن کسانی است که قصد ازدواج دارند.
اکثر کسانی که ازدواج می کنند فکر می کنند که عشق آنها با دیگران متفاوت است. به یاد دارم که چگونه فکر می کردم ازدواج من به دیگران نشان می دهد که "عشق واقعی" چگونه کار می کند. من و شوهرم نشان می دادیم که چقدر طبیعی است که می تواند جریان پیدا کند و رشد کند وقتی واقعی است. یک نفر چقدر می تواند ساده لوح باشد؟ مطمئن بودم بود و من حدس می زنم که کسانی از شما که ازدواج کرده اید ، تصویر "قبل و بعد" از ازدواج را نیز کاملا متفاوت می دانید.
باشد که ما متاهل نذرهایی را که کرده ایم جدی بگیریم. و ممکن است ما تلاش و زمان خود را صرف این کنیم که در ایجاد ازدواج به بهترین شکل ممکن فعال باشیم! باشد که ما شاگردان ازدواج و شاگردان همسر خود شویم. و ممکن است به یاری خداوند از حکمت استفاده کنیم ، که می توانیم از آن برداشت کرده و به کار گیریم! این چالش من برای همه ماست!