شرایط ازدواج:
قبل از شروع ازدواج ، شرایط ازدواج باید ثابت شود. این بدان معناست که باید بررسی شود که افرادی که قصد ازدواج دارند از شرایط مندرج در قانون ازدواج برخوردارند. این اداره ثبت ملی (اداره مالیات) است که بررسی می کند آیا شرایط ازدواج برآورده شده است یا خیر. شرایط عبارتند از:
شرط سنی. یکی از شرایط ازدواج است. فردی که می خواهد ازدواج کند باید حداقل 18 سال سن داشته باشد. اگر کسی زیر 18 سال می خواهد ازدواج کند ، باید رضایت شخص یا افرادی را که مسئولیت والدین برای آنها دارد و فرماندار شهرستان داشته باشد. فرماندار شهرستان فقط در صورت وجود زمینه های قوی برای ازدواج می تواند چنین رضایت دهد. اگر شخص مایل به ازدواج زیر 16 سال سن داشته باشد ، فرماندار نمی تواند رضایت دهد. هرکسی که با کسی زیر 16 سال ازدواج کند یا متهم به همکاری در این امر باشد ، می تواند تا چهار سال به حبس محکوم شود.
اراده گرایی ازدواج باید از طرف دو طرف داوطلبانه باشد. بر اساس قانون مجازات عمومی ، هر کسی که کسی را مجبور به ازدواج کند ممکن است تا شش سال به حبس محکوم شود. کمک و مشارکت در این امر به همان شیوه مجازات می شود.
ارتباط نزدیکی ندارد احزابی که در حال ازدواج هستند نباید ارتباط نزدیکی با یکدیگر داشته باشند. این بدان معناست که آنها نباید خواهر و برادر یا خویشاوند در یک خط صعودی یا نزولی مستقیم (یعنی والدین و فرزندان) باشند.
روندهای هم خوانی جهانی
در جمعیت های شمال آفریقا ، غرب آسیا و جنوب هند ، ازدواج های فامیلی از نظر فرهنگی و اجتماعی مورد پسند است و 20 تا 50 درصد از کل ازدواج ها را تشکیل می دهد. با اتحادیه عموزاده های اول تقریباً یک سوم کل ازدواج ها. میزان شیوع خویشاوندی و میزان ازدواج با پسر عموی اول ، بسته به قومیت ، مذهب ، فرهنگ و جغرافیا ، در داخل و بین جمعیت و جوامع بسیار متفاوت است. ازدواج فامیلی در بین جوامع مهاجر از کشورهای و مناطق بسیار فامیلی مانند پاکستان ، ترکیه ، آفریقای شمالی و لبنان ، که هم اکنون در اروپا ، آمریکای شمالی و استرالیا ساکن هستند ، انجام می شود.
نرخ بالای همخوانی ، همراه با تعداد خانواده های بزرگ در برخی جوامع ، می تواند باعث بروز بیماریهای اتوزومی مغلوب از جمله سندرمهای بسیار نادر یا جدید شود که آگاهی عمومی را از خطرات ناشی از ازدواج فامیلی افزایش می دهد. در حال حاضر ، بسیاری از زوج های جوان فامیلی که قصد بچه دار شدن دارند از ترس پیامدهای خویشاوندی بر فرزندان خود از مشاوره ژنتیک پیش از بارداری استفاده می کنند.
چرا ازدواجهای فامیلی از نظر فرهنگی مورد توجه است؟
دلایل واقعی برای ترجیح ازدواج فامیلی در درجه اول اجتماعی است. در جوامعی با نرخ هم خوانی بالا ، مطالعات جامعه شناسی نشان می دهد که ازدواج فامیلی می تواند ثبات زوجین را به دلیل سازگاری بیشتر بین زن و شوهر که پس از ازدواج دارای روابط اجتماعی مشابه قبل از ازدواج هستند ، و همچنین سازگاری بین زن و شوهر و سایر خانواده ها ، تقویت کند.
ازدواج فامیلی ممکن است برای وضعیت زنان مطلوب تر باشد ، از جمله روابط بهتر همسر با همسرهای همسرش که می توانند در مواقع ضروری از او حمایت کنند. این اعتقاد عمومی وجود دارد که ازدواج درون خانواده احتمال عدم قطعیت های پنهان در مسائل بهداشتی و مالی را کاهش می دهد. اعتقاد بر این است که خویشاوندی پیوندهای خانوادگی را تقویت می کند و همبستگی خانوادگی را تقویت می کند ، زیرا ازدواج با پسر عمو فرصت های بسیار خوبی برای انتقال ارزش های فرهنگی و تداوم فرهنگی ایجاد می کند (سندریج و همکاران 2010). مذاکرات قبل از ازدواج در مورد مسائل مالی ازدواج به راحتی انجام می شود و گاهی اوقات هزینه کمتری دارد. والدین همسر ترجیح می دهند دخترشان در نزدیکی آنها زندگی کند و از حضور نوه هایشان لذت ببرند. علاوه بر این ، مالکان ثروتمند ترجیح می دهند دارایی خود را در خانواده نگه دارند
خویشاوندی و پارامترهای سلامتی
ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی و متخصصان ژنتیک می توانند هر دو تأثیر منفی ازدواج فامیلی را از نظر افزایش خطرات ژنتیکی برای فرزندان ، در مقابل مزایای بالقوه اجتماعی و اقتصادی در نظر بگیرند (Hamamy et al. 2011).
معیارهای سلامت باروری مربوط به خویشاوندی نشان می دهد که در ازدواج های پسرعموی اول برخلاف ازدواج های غیر خویشاوندی ، میزان باروری کمی بیشتر است ، میزان سقط جنین فرقی نمی کند ، نوزادان مرده و مرگ و میر نوزادان کمی بیشتر است و تخمین زده می شود که تعداد نقایص مادرزادی در حدود باشد. 2 تا 3 درصد بیشتر از میزان سابقه در میان نوزادان در جمعیت عمومی (حدود 2 تا 3 درصد). علاوه بر این ، اتحادیه های فامیلی منجر به افزایش بیان اختلالات اتوزومی مغلوب می شوند . فرزندان اتحادیه های فامیلی ممکن است به دلیل بیان جهش های ژنی اتوزومال مغلوب که از یک جد مشترک به ارث رسیده اند ، در معرض خطر ابتلا به اختلالات مغلوب باشند. هرچه رابطه بیولوژیکی بین والدین نزدیکتر باشد ، احتمال اینکه فرزندان آنها نسخه های مشابه یک یا چند ژن مغلوب مضر را به ارث ببرند بیشتر است. به عنوان مثال ، پیش بینی می شود که عموزاده های اول 12.5 درصد (1/8) ژن های خود را به اشتراک بگذارند. بنابراین ، به طور متوسط ، فرزندان آنها در 25/6 درصد (1/16) محل ژن هموزیگوت خواهند بود .
به طور کلی ، همسانی خطر ایجاد شرایط غالب اتوزومی در فرزندان را هنگامی که یکی از والدین تحت تأثیر قرار می گیرد ، افزایش نمی دهد و همچنین اگر هیچ یک از والدین تحت تأثیر قرار نگیرند ، شرایط مغلوب مرتبط با X را افزایش نمی دهد.
اکثر ادبیات که ارتباط سندرم داون با خویشاوندی والدین را مطالعه می کنند به این نتیجه رسیده اند که چنین ارتباطی وجود ندارد. ارتباط ازدواجهای فامیلی با بیماریهای پیچیده دیررس مانند دیابت ، اختلالات قلبی عروقی ، اسکیزوفرنی و سرطان نیاز به مطالعات بیشتری برای تعیین خطرات موجود دارد زیرا در حال حاضر نتیجه گیری بدون ابهام بر اساس شواهد دشوار است .
اگر تا به حال بین شادی خالص و بدون تغییر و یأس کامل و ناامید شده اید ، می توانید با غلتک احساسی که در دوران بارداری است ارتباط برقرار کنید. این یک سواری وحشی است که پر از ارتفاعات شاد و پایین های مبهم است. دست و پنجه نرم کنید - و برخی از دستمال کاغذی ها را بعداً ذخیره کنید.
هر زن انتظار این لحظات سریع تغییر عاطفی را تجربه نخواهد کرد ، اما مادرانی که به زودی متولد می شوند ، از خشم تا ترس به سعادت می رسند ، باید یاد بگیرند که چگونه با مشت برخورد کنند-در حالی که در برابر اصرار به ناک اوت در برابر دیگران مقاومت می کنند. راه
خبر خوب برای مادرانی که با احساسات همیشه در حال تغییر سروکار دارند:تغییر خلق و خوی در بارداری موقتی است. سرانجام دوباره احساس خویشتن داری می کنید. در عین حال ، اگر می خواهید بفهمید که چرا ممکن است در هر لحظه گرم یا سرد کنید ، ما چند پاسخ داریم-و چند نکته برای آرامش روحیه.
چه عواملی باعث عصبانیت در بارداری می شود؟
دلایل متعددی وجود دارد که ممکن است در طول بارداری دچار تغییرات خلقی شوید - هورمون ها ، محرومیت از خواب و اضطراب آزاردهنده فقط نوک کوه یخ را تشکیل می دهند.
مطمئن باشید که شما فقط دراماتیک نیستید ، توضیحات فیزیکی ، فیزیولوژیکی و ذهنی واقعی برای این رفتار به ظاهر نامنظم وجود دارد.
تغییرات فیزیکی
تغییر بدن شما می تواند اشک شادی یا عصبانیت را برای شما به ارمغان بیاورد. برخی از مادران انتظار تماشای شکم و بزرگ شدن شکم خود را دارند ، برخی دیگر از دیدن اینکه بدنشان در عرض چند هفته غیرقابل تشخیص می شود ، وحشت زده می شوند.
این حقیقت که یک زن می تواند یک انسان نوجوان را پرورش دهد ، غیرقابل انکار باورنکردنی است ، اما هرکسی که تا به حال با مسائل مربوط به تصویر بدن دست و پنجه نرم کرده است می داند که این موفقیت می تواند مجموعه ای از احساسات پیچیده خود را به همراه داشته باشد.
اضطراب و استرس
شما ممکن است در مورد والد شدن یا استقبال از کودک دیگر در ترکیب اضطراب عمومی را تجربه کنید. استرس در مورد تنظیمات زندگی و مسائل مالی ممکن است شما را نیز تلخ ، نگران یا عصبی کند.
افزایش اضطراب در مورد زایمان نیز می تواند مادر آینده را عصبی یا پرتنش کند. ترس در مورد زایمان واقعی و منطقی است ، اما می تواند افزایش یابد و مزاحم شود.
البته طبیعی است که در حالی که دائماً نگران درد انقباضات یا آینده پرینه خود هستید ، کمی احساس ترس کنید. عوارض بالقوه بیشماری برای ناراحتی وجود دارد و می تواند برای اولین بار و مادران باتجربه نگران کننده باشد.
علاوه بر این ، اگر در گذشته دچار عوارض یا سقط جنین شده اید ، اضطراب شما نه تنها قابل درک نیست ، بلکه از نظر عاطفی نیز عذاب آور است. صحبت کردن با پزشک معالج به عنوان نگرانی ها به شما کمک می کند تا برخی از این اعصاب آزاردهنده را کاهش دهید.
آیا تغییرات خلقی نشانه بارداری است؟
اگر یک دقیقه در یک تبلیغ شاد گریه می کنید و بعد در یک ظرف بستنی خالی کاملاً عصبانی می شوید ، ممکن است دچار تغییر خلق و خوی در بارداری شوید-یا شاید هم نه.
تغییر سریع احساسات می تواند نشانه اولیه بارداری باشد. هورمون های شما به طور ناگهانی بیداد می کنند و ناتوانی شما در کنترل احساسات شما ممکن است شما را غافلگیر کند. اگر شک دارید که باردار هستید ، اعصاب و اضطراب می توانند این پاسخ را بیشتر کنند.
اگر احساسات شما همه جا همه جا هستند و فکر می کنید انتظار دارید ، بهترین کار این است که یک تست بارداری انجام دهید. بسیاری از خانم ها قبل از رسیدن پریود دچار نوسانات خلقی مشابهی می شوند ، بنابراین انجام آزمایش به هر طریقی به شما پاسخ قطعی می دهد.
کالج می تواند یک تجربه مفید شخصی و فکری باشد. با این حال ، دانشجویان سنتی کالج با چالش های زیادی روبرو هستند ، از جمله افزایش خطر ابتلا به مشکلات روانی . به طور مشابه ، در حالی که ازدواج دانشجویی می تواند یکی از لذت بخش ترین تجربیات در زندگی باشد ، دانشجویانی که تصمیم به ازدواج در دوران دانشجویی می گیرند ، با موانع بیشتری روبرو می شوند که آسیب پذیری آنها را در برابر استرس ، مسائل مربوط به سلامت روان و کاهش عملکرد تحصیلی کاهش می دهد. مسئولیت های ازدواج می تواند مدیریت زمان موثر را تحت فشار قرار دهد و استرس را به میزان قابل توجهی افزایش دهد. این مقاله به چالش ها و مزایای ازدواج دانشجویی کالج پرداخته ، در عین حال استراتژی هایی را برای غلبه بر موفقیت در چالش ها و همچنین تکنیک هایی برای استفاده از مزایا برجسته می کند. به این ترتیب ، هدف این مقاله کمک به دانشجویان متأهل در حفظ تعادل بین نشان دادن تعهد به همسر و دستیابی به برتری تحصیلی است.
چالش های ازدواج
مهارت های مدیریت زمان با بهبود عملکرد تحصیلی و کاهش استرس در دانش آموزان مرتبط است، و اهمیت مدیریت زمان موثر برای دانش آموزانی که علاوه بر مشکلات زندگی با چالش های ازدواج روبرو می شوند ، افزوده می شود. خواسته های کالج علیرغم خواسته های دقیق برنامه درسی کالج ، شما باید بین خواسته ها و نیازهای فردی ، روابط و کالج تعادل پیچیده ای داشته باشید ، تا بتوانید در صورت تسهیل موفقیت تحصیلی ، از همسرتان در کارهای خود حمایت کنید. فشردن زمان شخصی نسبت به برنامه از قبل پرتنش شما ممکن است در حین ایجاد تعادل بین ازدواج و دانشگاه ، کاری تقریباً غیرممکن به نظر برسد. معمول است که دانشجویان متاهل اجازه می دهند نیازهای شخصی آنها از بین برود. با این حال ، رفاه جسمی و روانی شخصی شما برای کاهش استرس کلی و تأمین منابع عاطفی مورد نیاز برای مقابله با خواسته های زندگی زناشویی و دانشگاه ضروری است. بنابراین ، برای داشتن یک دانشجوی موفق و همسر به طور همزمان ، موفقیت در مراقبت از خود ضروری است. وقت بگذارید و دریابید که مراقبت از خود برای شما چه معنایی دارد ، این امر شامل گذراندن وقت در طبیعت ، ورزش ، یا صرف صرف یک بعدازظهر با تماشای پرشور است. هرچه باشد ، شما لیاقت آن را دارید!
نگه داشتن یک برنامه ریز روزانه برای کمک به برنامه ریزی زمان برای هر یک از این مناطق می تواند بسیار مفید باشد. حتی با وجود مهارتهای مدیریت زمان موثر ، پیش بینی برنامه اغلب آشفته زندگی دانشجویی و متاهل دشوار است. برنامه های کاری مستعد تغییر مکرر است ، برنامه کلاس ها می تواند متغیر باشد و ترکیب برنامه همسران می تواند چالش های بیشتری ایجاد کند. حتی ممکن است برنامه ریزی "زمان مدرسه" ، "زمان ازدواج" و "وقت من" در هر روز یا حداقل در هر هفته مفید باشد. سرانجام ، شبهای منظم برنامه ریزی شده می تواند راهی عالی برای اطمینان از این باشد که از ازدواج خود غفلت نمی کنید ، و می تواند به عنوان فرصتی عالی برای پاداش همسرتان برای صبر و شکیبایی در ازدواج دانشجویی باشد. به طور خلاصه ، شعار شما در یادگیری تعادل بین این خواسته های رقیب باید این باشد: "برنامه ریزی ، برنامه ریزی ، برنامه ریزی!"
مزایای ازدواج
ازدواج در دوران دانشجویی چندین مزیت دارد ، و استفاده از این مزایا نه تنها رضایت زناشویی را افزایش می دهد ، بلکه می تواند عملکرد تحصیلی و سطح استرس را نیز افزایش دهد. اول ، ازدواج فرصتی برای یک رابطه پایدار و معنی دار فراهم می کند و این صمیمیت می تواند به کاهش استرس عاطفی دانشگاه کمک کند. حمایت اجتماعی یک عامل محافظتی در برابر انواع عوامل استرس زای زندگی است. ازدواج (سالم) این نوع پشتیبانی تمام وقت و به آسانی را فراهم می کند ، که می تواند در انواع موقعیت های استرس زا ناشی از کالج ، از جمله مدیریت حجم کار ، مدیریت زمان و حتی تخلیه روزهای استرس زا مفید واقع شود. علاوه بر این ، همسر شما می تواند به طرق مختلف به افزایش عملکرد تحصیلی کمک کند. همسر می تواند در مطالعه کمک کند ، به ایده های تحقیقاتی طوفان فکری بپردازد ، بازخورد انتقادی از کارهای دانشگاهی ارائه دهد و تشویق به ادامه تلاش ها را فراهم کند. از سیستم پشتیبانی داخلی خود استفاده کنید-به هر حال ، اکثریت قریب به اتفاق دانشجویان کالج این تجمل را ندارند!
در بیشتر موارد ، دلایل ازدواج و یا با هم زندگی مشترکانی که نامزد هستند یا رابطه ای بسیار جدی دارند و کسانی که رابطه خود را چندان جدی توصیف نمی کنند ، تفاوت چندانی ندارد. اما کسانی که با شریک خود نامزد کرده اند یا که نامزد نیستند اما رابطه خود را بسیار جدی توصیف می کنند بسیار بیشتر از کسانی که در یک رابطه کمتر جدی هستند می گویند عشق یک عشق بوده است عامل اصلی دلایل ازدواج با شریک زندگی خود است. زندگی مشترکانی که نامزد هستند یا در یک رابطه بسیار جدی نیز بیشتر از کسانی که نامزد نیستند و رابطه خود را بسیار جدی توصیف نمی کنند می گویند که مایل به داشتن روزی بخش مهمی از تصمیم آنها برای مهاجرت با شریک زندگی خود است.
به طور کلی ، حدود یک چهارم کسانی که با شریک زندگی می کنند می گویند که برای ازدواج نامزد شده اند ، در حالی که نیمی نامزد نیستند ، اما رابطه خود را بسیار جدی توصیف می کنند. 23 درصد از زندگی مشترک نامزد نیستند و رابطه خود را چندان جدی توصیف نمی کنند.
بسیاری زندگی با یک شریک را گامی به سوی ازدواج می دانند
بسیاری زندگی مشترک را گامی به سوی ازدواج می دانند
در میان بزرگسالان متاهلی که قبل از ازدواج با همسر خود زندگی می کردند ، 66 درصد می گویند که زندگی مشترک را در آغاز زندگی با همسر فعلی خود گامی به سوی ازدواج می دانند. حدود چهار در ده نفر از همزیستانی که هنگام نقل و انتقال با شریک زندگی خود نامزد نکرده بودند (44 درصد) می گویند که هنگام شروع زندگی با شریک زندگی خود چنین تصوری داشته اند ، اما وقتی فقط به کسانی که نگاه می کنند این سهم به 63 درصد می رسد. از آن زمان نامزد شده اند اکثریت بزرگسالان متاهل که قبل از ازدواج با همسر خود زندگی می کردند (73) یا که در حال حاضر نامزد هستند (84)) می گویند زمانی که برای اولین بار با شریک زندگی خود نامزد کرده بودند نامزد نبوده اند.
در میان مشترکانی که در حال حاضر نامزد نیستند ، نیمی از افرادی که دارای مدرک کارشناسی یا تحصیلات بیشتر هستند (50) و 43 از کسانی که تحصیل کرده اند می گویند که زندگی مشترک را گامی به سوی ازدواج در ابتدای زندگی با شریک زندگی خود می دانند. سهم کوچکتری از کسانی که دارای دیپلم دبیرستان یا تحصیلات کمتر هستند (28٪) همین را می گویند.
حدود یک چهارم زندگی مشترک بدون نامزدی نمی خواهند ازدواج کنند
تقریباً نیمی از زندگی مشترکانی که هرگز ازدواج نکرده اند می خواهند روزی ازدواج کنند
تقریباً از هر ده نفر بزرگسالانی که با شریک زندگی می کنند و در حال حاضر نامزد نیستند (41 درصد) می گویند که می خواهند روزی ازدواج کنند ، در حالی که 24 درصد می گویند نمی خواهند ازدواج کنند و 35 درصد نیز مطمئن نیستند. زندگی مشترکانی که هرگز ازدواج نکرده اند (49٪) بیشتر از کسانی که مطلقه یا بیوه شده اند (23٪) می گویند که می خواهند در آینده ازدواج کنند.
حدود شش نفر از هر ده نفر مشترک که نامزد نیستند و می گویند در آینده مایل به ازدواج هستند (58 درصد) می گویند به احتمال زیاد با شریک فعلی خود ازدواج می کنند. 27 می گویند این تا حدودی محتمل است ، در حالی که 14 می گویند ازدواج با شریک خود خیلی زیاد یا اصلاً نیست. از هر پنج نفر در این گروه (18)) می گویند که آنها و شریک زندگی خود اغلب در مورد ازدواج صحبت می کنند ، در حالی که 48 می گویند گاهی در این مورد صحبت می کنند و 34 می گویند که آنها و شریک خود به ندرت یا هرگز در مورد ازدواج صحبت نمی کنند.