امروزه با توجه به شرایط اقتصادی و رفاه طلبی عده ای از جوانان باعث شده است که ازدواج به خاطر پول رواج پیدا کند. در واقع معیار پول، جایگزین معیارهای درست ازدواج مانند اخلاق و شخصیت فرد مقابل شده است. بسیاری از جوانان به دنبال این هستند که با ازدواج، کمبود های مالی خود را جبران کنند و به یک رفاه اقتصادی برسند. اما در حقیقت، ازدواج فقط به خاطر پول یکی از مهم ترین عوامل شکست در زندگی است. بنابراین، مسئله اهمیت پول در انتخاب همسر به یک موضوع بحث برانگیز تبدیل شده است که ما در ادامه به جوانب مختلف اهمیت پول در ازدواج می پردازیم.
پول در زندگی مهم است اما اولویت شما در انتخاب همسر چیست؟ یک لیست از معیارهای همسر ایده آلتان تهیه کنید. اهمیت پول در ازدواج برای شما اولویت چندم است؟ البته که تربیت خانوادگی نیز بر نوع تفکر افراد تاثیر می گذارد. والدینی که فرزندانشان را تک بعدی تربیت کرده اند، احتمالا در موقع ازدواج هم تک بعدی عمل کرده و تنها پول برایشان مهم است. این فرزندان آموخته اند که پول در زندگی همه چیز است و به دنبال همسری میگردند که پولدار باشد حتی بعضی از دختران به خاطر پول تن به ازدواج با مرد مسن می دهند. یکی دیگر از دلایل ازدواج به خاطر پول، وضعیت اقتصادی خانواده است که فرد برای جبران کمبودهای خود به سمت ازدواج با فرد پولدار کشیده می شود.
پول،معیار اشتباه ازدواجمعمولا بسیاری از جوانان مخصوصا دختران بر این باورند که ازدواج با مردی که چندین خانه و ماشین دارد، میتواند تمامی کمبودها و واقعیات ناخوشایند زندگیشان را جبران کند و به یک زندگی ایده آل برسند. اما این تصور کاملا غلط است چرا که وقتی ازدواج به خاطر پول شکل می گیرد، معیارهای مهم دیگر مانند اخلاق و هم کفو بودن در ازدواج نادیده گرفته میشود. توجه به وضعیت مادی و مادی گرایی و نادیده گرفتن اصول اخلاقی باعث ایجاد اختلاف و شکاف میان زوجین بعد از ازدواج می شود. به مرور زمان، این اختلافات باعث آسیب روحی و روانی در طرفین میشوند به طوریکه که دیگر حتی مال و ثروت نمیتواند باعث ایجاد آرامش در زندگی شود.
وقتی دختر و یا پسری قصد ازدواج داشته باشند، خانواده ها میتوانند به صورت های زیر رفتار کنند:
والدینی که در کودکی به فرزندان خود مسئولیت پذیری و مهارت انتخاب کردن را به خوبی یاد داده اند، آنها را برای چالش های آینده آماده کرده اند. در نتیجه در بزرگسالی نیز در انتخاب های مهم فرزندشان مانند انتخاب همسر به طور غیر مستقیم راهنمایی میکنند و تصمیم نهایی را برعهده فرزندشان میگذارند. آنها به خوبی میدانند که دختر و یا پسر آنها بهترین تصمیم را میگیرد. البته که چنین فرزندانی هم نظر خانواده در ازدواج برایشان مهم است و حتما با پدر و مادر خود مشورت کرده و از راهنمایی آنها استفاده می کنند.
برخی از والدین بسیار پذیرنده هستند و هر تصمیمی که فرزندشان در مورد ازدواج بگیرد را می پذیرند و با آن مخالفت نمی کنند. این والدین همواره فرزندشان را تایید میکنند و نیازی به راهنمایی و نصیحت دختر و یا پسر خود نمیبینند. معمولا این فرزندان بسیار نازپرورده هستند و اگر هم ازدواج موفقی داشته باشند، وابستگی به خانواده بعد از ازدواج در آنها زیاد است.
گاهی اوقات بعضی از خانواده ها از فرزندان خود انتظار دارند که نظرات آنها را بدون هیچ اما و اگری بپذیرند و با آنها مخالفت نکنند. این والدین فرزندانی خشک و وابسته دارند که توانایی تصمیم گیری و حل مشکلات خود را ندارند. این والدین باید بدانند با اینکه نقش والدین در ازدواج فرزندان حیاتی است اما نباید قدرت تصمیم و انتخاب را از آنها بگیرند چراکه اگر فرزندان در زندگی خود موفق نشوند، شما را دلیل اصلی شکست خود میدانند.
در موارد بسیار نادر دیده میشود که برخی از والدین با فرزندان خود رابطه سردی دارند و برای آنها وقت کمتری میگذارند. همچنین آنها نسبت به یافتن همسر مناسب برای دختر و پسر خود نیز بی اهمیت هستند. معمولا فرزندان این خانواده ها به مواد اعتیادآور گرایش پیدا میکنند.
یکی دیگر از مهارت های زندگی در ازدواج، داشتن اعتماد به نفس است. شما باید این باور را داشته باشید که در زندگی مشترکتان حتما موفق میشوید و طلاق تنها یک گزینه است. شما باید این اعتماد به نفس را داشته باشید که به همان اندازه که همسرتان را دوست دارید، او هم شما را دوست دارد. شما باید بپذیرید که ممکن است همسرتان علاقه خود به شما را خیلی بروز ندهد اما شما مطمئن هستید که او برای خوشحال کردن شما و موفقیت زندگی مشترکتان تلاش میکند. شما تنها ملکه قلب همسرتان هستید. عدم اعتماد به نفس مانع از عبور شما از سختی ها و دست اندازهای زندگیتان میشود در حالیکه اعتماد به نفس مسیر را برای خوشبختی شما هموار میکند.
گاهی اوقات برخی از زوجین تصور میکنند که بعد از ازدواج همسرشان یک فرد کامل است و حق خطا و اشتباه ندارد. اما این تصور کاملا نادرست است و شما باید قبول کنید که دو فرد مختلف از دو خانواده متفاوت در کنارهم قرار گرفته اید و با یکدیگر کامل میشوید. پس همسر شما هم درست مثل خودتان دارای عیب و نقص هایی است و شما باید روی نقاط و ویژگی های مثبت همسرتان متمرکز شوید. اگر همسرتان کار خطایی انجام داد، او را ببخشید و خوبی هایش را به خاطر بسپارید. بنابراین یکی از معیارهای ازدواج موفق، حفظ عشق بعد از ازدواج به کمک به کارگیری مهارت های ازدواج است.
یکی از معیارهای ازدواج موفق، داشتن خلاقیت در امور زندگی است. زندگی همه مردم از صبح آغاز میشود و به شب ختم میشود. روز زمان فعالیت و شب زمان استراحت است. اگر ما تمام شب و روزهایمان را طبق یک برنامه و روتین پی بگیریم، به مرور زمان دچار افسردگی و روزمرگی میشویم.
بنابراین برای داشتن یک زندگی موفق و شاد، زن و شوهر باید روحیه خلاقانه داشته باشند و خودشان تغییراتی را در زندگی روزمره خود ایجاد کنند. مثلا با یکدیگر فوتبال و یا فیلم ببینید و یا بازی های متفاوت جنسیتی داشته باشید. مهم این است که تمام تلاش خود را به کار بگیرید که زندگی خود را از حالت سادگی و یکنواختی خارج کنید
وابستگی مرد به خانواده پدری میتواند بسیار آزاردهنده باشد و مشکلات و اختلافات زیادی را در زندگی زناشویی ایجاد کند. وقتی مردی بیش از اندازه به خانواده خود وابسته است نمیتواند به درستی با همسرش ارتباط و تعامل برقرار کند و زمینه را برای دخالت های بی جای خانواده اش در زندگی زناشویی خود فراهم میکند. گاهی اوقات دیده میشود مرد به قدری وابسته است که حتی مخارج زندگی خود را نیز از خانواده اش دریافت میکند و قدرت تصمیم گیری ندارد. در چنین مواقعی به همسرتان توضیح بدهید که زندگی مشترک متعلق به خود شماست و لازم است تصمیمات زندگی را خودش بر عهده بگیرد.
به دنبال همسر وابسته به خانواده، فرد قدرت هیچ گونه تصمیم گیری و انتخاب ندارد. او برای هرگونه تصمیم مهم در زندگی به سراغ خانواده اش رفته و با آنها مشورت میکند و همان تصمیمی را می گیرد که خانواده اش برای او گرفته اند. در واقع زندگی زناشویی زوجین توسط خانواده یکی از طرفین کنترل شده و در بیشتر مواقع باعث نارضایتی و دلخوری در زندگی مشترک میشود تا جاییکه ممکن است به طلاق و جدایی ختم شده و زن یا مرد تصمیم به ازدواج مجدد بگیرد.
رکن و پایه اصلی ازدواج این است که یک زندگی جدا و مستقل از والدینمان تشکیل بدهیم و در زندگی مشترک وابستگی و دلبستگی ایجاد کنیم. اما فردی که به خانواده اش وابسته است در چنین شرایط دچار استرس و اضطراب میشود و قدرت تصمیم گیری خود را ازدست می دهد. بنابراین داشتن شخصیتی مستقل جز معیارهای اصلی یافتن همسر مناسب در امر ازدواج محسوب میشود.