ازدواج در چه سنی مناسب است؟

عوامل زیادی در تعیین اینکه آیا شما و فردی که با آن قرار ملاقات دارید ارتباط دارد  بقای یک رابطه را می توان با مهارت های ارتباطی ، کار گروهی و حتی چسبیدن به یکدیگر در لحظات پایین تعیین کرد. یکی دیگر از نکاتی که قبل از گره زدن باید رعایت کرد؟ سن مناسب ازدواج.

آدری هوپ ، متخصص روابط مشهور می گوید: "ما جامعه ای هستیم که مشروط به ازدواج بلافاصله پس از دانشگاه یا در برخی مناطق ، درست بعد از دبیرستان شده بود." "فرهنگ نقشه ای برای ما دارد و اگر از دستور خاموش پیروی نکنیم ، احساس می کنیم که در حال انجام کار اشتباهی هستیم و در عشق تنها خواهیم ماند."

بهترین سن  ازدواج زمانی است که در کار و زندگی شخصی خود احساس راحتی و اطمینان کنید.

برخی از کارشناسان روابط به شما خواهند گفت که سن به عنوان یک عدد از سن به عنوان تجربه کمتر اهمیت دارد. به گفته آوریل دیویس ، موسس LUMA Luxury Matchmaking ، "لزوما بهترین سن  ازدواج وجود ندارد ، اما قطعاً بهترین زمان برای ازدواج وجود دارد. بهترین زمان برای ازدواج زمانی است که در کار و زندگی شخصی خود احساس راحتی و اطمینان کنید. اگر بخواهید سن دقیقی برای خود قائل شوید ، ممکن است دریابید که با هرکسی که در آن سن هستید کنار می آیید. "

برای برخی ، بهترین زمان برای فکر کردن در مورد آرامش در اواخر 20 سالگی است ، زمانی که بخشهای مختلف زندگی شما اغلب منطقی تر می شوند و شما احساس ثبات بیشتری می کنید. به گفته وایت فیشر ، روانشناس دارای مجوز و بنیانگذار کریستین کراش ، ازدواج در اواخر 20 سالگی مزایای خود را دارد ، زیرا در آن سن شما وقت داشتید که تحصیلات خود را به پایان برسانید و حرفه خود را از سر راه بردارید. به علاوه ، فیشر می گوید ، ممکن است تا آن زمان از صحنه بار و شیوه زندگی مجرد خسته شده باشید و مشتاق دیدار با "یکی" باشید.

از نظر عصبی ، کلسی تورگرسون ، مددکار اجتماعی بالینی دارای مجوز ، می گوید که انتظار تا رشد کامل مغز (در 25 سالگی) مهم است. او می گوید: "من معتقدم بهتر است تا این نشانگر صبر کنیم." "همچنین مهم است که با همسرتان استرس زا را پشت سر بگذارید ، بنابراین اگر شما یک دوست دبیرستانی دارید ، باید ببینید که چگونه شما دو نفر با کالج ، مسافت های طولانی ، تحصیل در خارج از کشور یا گرفتن دو شغل آشنا می شوید. شما می خواهید بدانید که استراتژی های مدیریت تعارض برای یک ازدواج سالم و موفق در راه است. "

اما اگر به دنبال یک شماره دقیق برای پیش از راه رفتن هستید ، وینا کالینز ، درمانگر مجاز ازدواج و خانواده که متخصص مشاوره قبل از ازدواج و روابط است ، پاسخ می دهد: "در تجربه بالینی من ، متوجه شده ام که بهترین سن ازدواج برای زنان در ایالات متحده 28 سال است. بچه های سالی وقت داشته اند تا با موفقیت در سطح شخصی و حرفه ای خودشان را کشف کنند ، ویژگیهایی را که بیشتر در شریک زندگی خود می خواهند کشف کنند و از اشتباهاتی که در روابط قبلی مرتکب شده اند بیاموزند. اگر مسیر مورد علاقه شما است ، یک حرفه ، کالج و تحصیلات تکمیلی را تجربه کنید ، یا قبل از ترکیب زندگی خود به طور مستقل زندگی کنید. "

اما وقتی نوبت به بهترین سن برای مردان می رسد نظر کالینز, 32 ساله است. کالینز می گوید: "انتظار تا 32 سالگی این فرصت را برای مردان فراهم می کند که وارد حرفه ای شوند و به طور بالقوه قبل از گره زدن ، پیشرفت حرفه ای را دنبال کنند." "همچنین به آنها فرصتی می دهد تا از طریق زندگی مستقل و قرار ملاقات ، از نظر اجتماعی و عاطفی رشد کنند. در 32 سالگی ، بسیاری از مردان زمان کافی را در صحنه های اجتماعی گذرانده اند تا بتوانند در مورد ورود به زندگی زناشویی تصمیم آگاهانه بگیرند. آنها همچنین تمایل دارند که در مورد بچه دار شدن و نقش آنها در فرزندپروری مشترک ، دیدی عاقلانه داشته باشند. این به سلامت کلی روابط کمک می کند. "

منبع:familico.ir

مزایا و معایب ازدواج با دختر بزرگتر

لیدیا ، 43 ساله و رامون ، 25 ساله ، یک سال پیش درمان زوجی را آغاز کردند. در حقیقت ، آنها مشکلات عمده ای نخواهند داشت مگر اینکه خانواده های مربوطه با آن مخالف باشند ، رازداری عظیمی که آنها با آن در آژانس تبلیغاتی که هر دو کار می کردند رابطه برقرار می کردند و البته! ... که لیدیا سالها به او رامون نیاز داشت

بنابراین سوال بزرگی که باید مطرح شود این بود: آیا یک زن 43 ساله می تواند با یک مرد 25 ساله باشد؟ آیا ازدواج با دختر بزرگتر درست است؟  با این حال ، زوج هایی که بیش از 10 و حتی 20 سال از آنها دور می شوند به طور فزاینده ای متداول هستند ، اما این مانع از آن نمی شود که هنوز با تعصبات زیادی روبرو شوند. و سوال این است: اگر یک مرد 43 ساله و یک زن 25 ساله باشد ، آیا ما همان سوال را از خود می پرسیم؟ پاسخ روشن است ؛ البته که نه! برعکس!

با این وجود ، زوج های نابرابر با غلبه بر زنان در معرض طرد اجتماعی قرار دارند ، که باعث می شود هر کدام در شرایط فشار خانواده و محیط اجتماعی در خانه خود زندگی کنند: "اما اگر می توانست مادر شما باشد" ، "شما برو بیایید ببینیم ، به عنوان یک زوج آنها آینده ای ندارند "،" این است که من می فهمم آنها با هم چه می کنند ، اگر او می توانست با زنان جوانتر و او با یکی از هم سن و سالان خود باشد "...

به طور کلی ، این روابط همچنان از نظر اجتماعی مورد انتقاد قرار می گیرد. با این حال ، پذیرفته شده است که مرد بزرگتر از زن است. در سال 2001 ، دو محقق از دانشگاه منچستر (انگلستان) با 122 نفر مصاحبه کردند تا نظر خود را در مورد زوج هایی که تفاوت سنی زیادی در آنها وجود دارد ، جویا شوند. و کسانی که با آنها مصاحبه شد به طرز قاطع روابطی را که او از او بزرگتر است رد کردند.

بر اساس گزارش موسسه ملی آمار ، مسن تر شدن مردان در روابط بیشتر است ، همانطور که در 53.3٪ از عروسی های برگزار شده در سال 2010 نشان داده شده است. در آن سال ازدواج هایی که زن بین 6 تا 10 سال بزرگتر بود فقط 3.4 درصد در مقابل ، عروسی هایی که شوهرشان بین 6 تا 10 سال بزرگتر بودند 13.8 درصد بود. اما روابطی که زن در آنها بزرگتر است و لزوماً به عروسی ای که INE می تواند به پایان برساند ختم نمی شود ، روز به روز بیشتر می شود.

چرا؟ چه چیزی تغییر کرده است؟

زن تغییر کرده است ؛ او از نظر اجتماعی و اقتصادی مستقل تر است و بنابراین ، موقعیت وی در جامعه دیگر همان موقعیتی نیست که قبلاً به عنوان مادر و همسر در اختیار داشت ، اما در حال حاضر ، او یک حرفه ای لیبرال است که تصمیمات خود را می گیرد ، و اولین نقش او این است که خودش باشد. در این صورت ، معیارهای شما برای شروع رابطه این است که اولاً جذب فردی که با او سرگرم هستید باعث خنده و احساس خوب شما می شود و برای ادامه زندگی از DNI درخواست نمی کند. یکدیگر را بشناسید و ... تاریخ همانطور که ساخته می شود نوشته می شود.

نکته مهم دیگر این است که تعداد جدایی ها و طلاق ها در مقایسه با اتفاقاتی که بیست سال پیش رخ داد ، افزایش یافته است ، از جمله اینکه طلاق وجود نداشت و این فرض قدیمی "شما باید آن را تحمل کنید ، زیرا برای همین ازدواج کرده اید" "بسیار داخلی شد در سال 2011 ، 117،179 شکست ازدواج در اسپانیا رخ داده است. در حالی که در سال 1990 آنها 59،538 نفر بودند. بنابراین بازار مجردهای تجدید شده پس از طلاق به طور متوسط ​​42 سال در مورد زنان و 45 سال در مورد مردان ایجاد شد.

اولین زوجین پس از رابطه با همکاران دانشگاه یا دوستان همسایه تشکیل می شوند ، در حالی که در موارد زیر تغییر در دامنه روابط ایجاد می شود و ملاقات در محل کار یا گروهی از دوستان آسان تر است ، جایی که ممکن است تفاوت سنی بیشتری وجود داشته باشد. از سوی دیگر ، حوزه ارتباطی دیگری نیز وجود دارد که در آن این زوج های جدید شکل می گیرند و در آن دروغ گفتن در مورد سن غیر معمول نیست. بسیاری از صفحات تماس از طریق اینترنت یا چت ها وجود دارد ، جایی که به راحتی می توان پیش داوری های پشت نیک و صفحه و تحت حفاظت از محرمانه بودن را دور زد.

دلایل دیگری که تا حدودی فشار بر این زوج ها را کاهش می دهد ، افزایش روابطی است که چند سال پیش نامتعارف تلقی می شد ، یعنی زوج های همجنس گرا ، زوج هایی که رابطه عاشقانه دارند اما هر کدام در خانه زندگی می کنند ، زوج هایی که تصمیم می گیرند بچه دار نشوند. .. یعنی ، دیگر تنها یک نوع شریک وجود ندارد ، همانطور که فهمیده شد. دگرجنسگرا ، ازدواج کرده ، مردی تا حدودی بزرگتر از زن ، با هم و با فرزندان زندگی می کند. و قبل از روشهای متعدد درک عشق که ظاهر شده است ، جامعه ، تا حدودی گیج ، هنگامی که یک زوج نابرابر در سن ظاهر می شود ، تا حدودی آرام می شود.

مهمترین عناصر در یک ازدواج کدامند؟

روانشناسان و مشاوران برای داشتن یک زندگی سالم و موفق توصیه های متعددی دارند اما به طور کلی میتوان گفت که شش عنصر اساسی در هر ازدواج قوی و سالم وجود دارد. این عناصر، ممکن است همان چیزی باشد که برخی از افراد بدنبال آن هستند.

• ارتباط

بیشتر ما به نوعی می خواهیم با دیگران ارتباط برقرار کنیم. بسیاری از افراد ارتباطات معنادار را، مهمترین قسمت زندگی خود می دانند. گوش دادن، همدلی، به اشتراک گذاشتن احساسات و درک متقابل همگی می توانند عناصر یک ارتباط سالم باشند. درواقع یک ارتباط قوی به عنوان پایه ای است که عناصر دیگر بر اساس آن ساخته می شوند. بنابراین، هنگامی که احساس می کنید از شریک زندگی فاصله گرفته اید، این می تواند یک هشدار باشد.

• تعهد

تعهد یکی دیگر از عناصر مهم در ازدواج مشاوره خانواده است. در واقع تعهد عمل انتخاب شریک زندگی است و این عمل شامل پذیرش بی قید و شرط نقص ها و کم و کاستی های طرف مقابل است. اغلب طلاق ها و جداییها نیز به دلیل عدم وجود تعهد در زندگی اتفاق میفتد.

• اعتماد کردن

شما باید به شریک زندگیتان اعتماد کنید. اعتماد به شریک زندگی به این معنا است که باور داشته باشید آنها بهترینها را برای شما و رابطه تان می خواهند. شک داشتن و عدم اعتماد فقط باعث ایجاد استرس و نگرانی بیش از حد می شود. بدون اعتماد، شما نمی توانید به طور کامل از ازدواج خود لذت ببرید زیرا همیشه بدبین و مشکوک هستید. علاوه بر این اعتماد باعث ایجاد حس شجاعت، قدرت و اعتماد به نفس می شود.

• ثبات

ثبات کلی شما برای یک ازدواج موفق مهم است. ثبات عاطفی، شغلی و مالی باعث پایداری رابطه شما خواهد شد. درواقع ثبات در رابطه بدان معناست که نیازهای هر دو نفر برآورده می شود و هیچ کس احساس پوچی نمی کند.

• احترام

اگر به شریک زندگی خود احترام نگذاریم، عشق و علاقه و ازدواج بی معنی است. احترام از درک عمیق افکار ، واکنش ها، نظرات، ارزش ها و نگرش های دیگران ناشی می شود. احترام به شریک زندگی همان چیزی است که باعث شود ما هر شب منتظر بازگشت او به خانه باشیم. این باعث می شود که در کنار همسرمان احساس خستگی نکنیم. درک ما از شریک زندگی و احترام به او منجر به رشد رابطه می شود. احترام ممکن است زمانی از بین برود که ازدواج، یا هر یک از زوجین، با یک چالش روبرو شوند.

• صمیمیت

صمیمیت در زندگی مشترک یک عنصر اساسی برای موفقیت رابطه است. بیشتر افراد بلافاصله صمیمیت را با رابطه جنسی مرتبط می کنند. اگرچه رابطه جنسی بخش مهمی است اما مهمترین عناصر صمیمیت، صراحت و صداقت است. لازم به ذکر است گاهی ایجاد صمیمیت تنها با اشتراک چیزهایی ممکن است که فرد از آنها شرم میکند.

• بخشش و گذشت

زن و مرد در زندگی مشترک با چالش ها و فراز و نشیب های زیادی مواجه هستند. در بین این فراز و نشیب ها احتمال خطا و اشتباه نیز افزایش میابد. لذا زن و شوهر باید توانایی بخشش و گذشت داشته باشند.

منبع: familico.ir