اغلب وقتی مردم به روانکاوی فکر می کنند، فروید را در حال کشیدن سیگار و خاریدن ریش سفید خود تصور می کنند. متأسفانه، چنین تصویری این تصور را به وجود میآورد که روانکاوی متعلق به گذشته کهنه، و مملو از سرکوب، و نظریههای فکری دور در مورد حسادت آلت تناسلی و عقده ادیپ است. بله! روانکاوی قطعا مشکل تصویری دارد. در عوض چیزی که ما به آن نیاز داریم تصویری به روز و همچنین اطلاعات به روز شده است که حسی از روانکاوی واقعاً چیست را منتقل می کند: یک درمان روانشناختی پیشرفته که می تواند به افراد عادی کمک کند تا مشکلات روانی واقعی خود را در اینجا در سال 2014 برطرف کنند.
به عنوان یک درمان روانشناختی، روانکاوی روشی از رواندرمانی مدرن است که میتواند برای افرادی که با مشکلات طولانی مدت در نحوه تفکر و احساس خود در مورد خود، جهان و روابط خود با دیگران دست و پنجه نرم میکنند، بسیار مفید باشد. مطمئناً، درمانهای کوتاهمدتی وجود دارند که برای مشکلات کوتاهمدت مانند اضطراب یا افسردگی ناشی از یک عامل استرسزا، از دست دادن یا تروما مناسبتر هستند. اما برای مشکلات روانی که برای مدت طولانی در زندگی فرد وجود داشته است - اغلب از دوران کودکی - درمان عمیق تری لازم است. اینجاست که روانکاوی وارد می شود.
در واقع، روانکاوی ابتدا به عنوان درمانی برای بیمارانی که به سایر روش های پزشکی و روانشناختی موجود در آن زمان پاسخ نمی دادند، توسعه یافت. فروید به دلایلی چهره روانکاوی است، زیرا او به این کشف متحول کننده دست یافت که انواع خاصی از مشکلات ریشه در زیر سطح زندگی آگاهانه دارند. از آن زمان، روانکاوان بیشتر و بیشتر در مورد اینکه چگونه عوامل ناخودآگاه تا حد زیادی بر ما تأثیر می گذارد، چه برای خوب و چه برای بد، کشف کرده اند. هنگامی که این نیروهای ناخودآگاه منشأ مشکلات روانی قابل توجه و پایدار هستند، روشهای درمانی که بر پیشنهاد، استدلال عقل سلیم یا اصلاح رفتار متکی هستند چندان مؤثر نیستند. در چنین مواردی به روشی نیاز است که به سطح ناخودآگاه برسد.
روش روانکاوی شامل ملاقات با یک متخصص سلامت روان با آموزش تخصصی و پیشرفته در کار با افراد در این سطح ناخودآگاه است. آموزش روانکاوی شامل 5 تا 8 سال تحصیل دکتری اضافی فراتر از آموزش های روانی، روانپزشکی، مددکاری اجتماعی یا سایر آموزش های بهداشت روان روان درمانگر است. بیماران به طور مکرر در جلسات 45-50 دقیقه ای شرکت می کنند - 3 تا 5 روز در هفته. در تمرین خودم، اکثر بیماران روانکاوانم را هر هفته چهار بار می بینم. دریافتهام که میتوان کارهای خوبی را در یک درمان سه بار در هفته انجام داد و پنج بار (جای تعجب نیست!) بهینه است.
تکرار جلسات کمک می کند تا کار عمیق تر شود، شدت آن حفظ شود و از زندگی بیرونی به زندگی درونی تغییر کند. وقتی بیشتر روزهای هفته را ملاقات می کنید، می توانید در مورد آنچه در زندگی بیرونی شما اتفاق می افتد کاملاً به روز باشید. سپس زمانی برای رفتن به داخل برای تأمل و کاوش وجود دارد. علاوه بر این، فرکانس بیشتر می تواند کمک کند زیرا گرما را روشن نگه می دارد. کار دردناکی که روزی کشف می شود زمان کمتری برای زیرزمینی دارد. پیوندهای ناخودآگاه به ضمیر خودآگاه - از یک روز به روز دیگر - را می توان هم در ذهن تحلیلگر و هم در ذهن بیمار تازه و زنده نگه داشت.
با توجه به نگاه کارشناسان مشاوره روانشناسی آویژه در روش روانکاوی، بیماران تشویق می شوند که آزادانه در مورد هر چیزی که به ذهنشان می رسد صحبت کنند، افکار و احساسات خود را به هر کجا که ممکن است دنبال کنند. این به ناخودآگاه اجازه می دهد تا خود را آشکار کند که کار آسانی نیست، زیرا ناخودآگاه می خواهد پنهان بماند. این باز بودن بیشتر توسط بیمار که روی مبل دراز کشیده است و درمانگر در پس زمینه، دور از دید، تسهیل می شود. اگرچه ممکن است ایده دراز کشیدن روی کاناپه تحلیلگر در ابتدا قدیمی و یا حتی کمی کلیشه ای به نظر برسد، اما به نظر می رسد که ذهن افراد را برای دیدن بهتر آنچه در داخل می گذرد باز می کند.
با تلاش منظم، بیمار به تدریج بیشتر و بیشتر را برای تحلیلگر آشکار می کند، نه تنها آنچه در پیش زمینه است، بلکه آنچه در پس زمینه و زیرزمین است. با انجام این کار، بیمار به ناچار پویایی ناخودآگاه خود را در رابطه با درمانگر زندگی خواهد کرد. این مورد انتظار و با طراحی است. بیمار میآید تا تحلیلگر را بهعنوان «دوگانه» چهرههای مهم از زمانهای گذشته و از یک مکان ناخودآگاه در درون ببیند و با او ارتباط برقرار کند. در نتیجه، هم بیمار و هم تحلیلگر از پویایی ناخودآگاه بیمار - احساسات، نیات، سردرگمیها، تحریفها، امیدها و هراسهایی که بر زندگی او تأثیر میگذارند، در زمان واقعی احساس میکنند. احتمالاً این به نام انتقال را شنیده اید. این نان و کره یک تجزیه و تحلیل موثر است.
در پاسخ به تمام کارهایی که بیمار انجام می دهد، تحلیلگر زمان زیادی (بیشتر از روان درمانگر معمولی) را صرف گوش دادن و تفکر می کند. برای تحلیلگر، توجه دقیق، هضم ذهنی و زمان لازم است تا درک کاملی از آنچه در درون بیمار می گذرد، چرایی وقوع آن، و اینکه چگونه زندگی امروز او را شکل می دهد، ایجاد کند. هنگامی که تحلیلگر تا حدودی از این پویایی های ناخودآگاه درک داشته باشد، آن درک را در قالب کلمات بیان می کند. به این می گویند تفسیر. در طول سالها، تفسیر تحلیلی نسبت به روزهای اولیه کمتر دور و عقلانی شده است. بیشتر تحلیل گران سعی می کنند عاری از اصطلاحات، واضح، صریح و تا حد امکان درگیر احساسات باشند. یک تحلیلگر خوب سعی می کند با بیمار ارتباط برقرار کند تا هم بینش و هم درک عاطفی را منتقل کند. تفسیر به عنوان خوراکی برای تفکر ارائه می شود. تحلیلگران تمام تلاش خود را می کنند تا درک را به گونه ای ارائه کنند که بیماران بتوانند آن را دریافت کنند، بجوند، هضم کنند و از آن تغذیه شوند.
اینها ویژگی های اساسی روانکاوی است که به افراد کمک می کند ریشه تغییر کنند. در پست های بعدی این مجموعه، سوالات مرتبطی مانند: آیا روانکاوی مرده است یا زنده است؟ آیا روانکاوی برای من مناسب است؟ آیا واقعا کمک می کند؟ چگونه می توانم بفهمم که کار می کند؟ انتظار دارم چه نوع تغییراتی را ببینم؟ چه مدت باید طول بکشد؟ آیا همه به آن نیاز دارند؟ آیا به آن نیاز دارم؟ در پایان، امیدوارم دیدگاهی متفکرانه، با تجربه و خودی را اضافه کنم که ممکن است یک درمان روانکاوانه را حتی برای شما ارزشمند کند.
منبع:
روانشناسی خانواده تلفنی آویژه
https://www.psychologytoday.com/us/blog/headshrinkers-guide-the-galaxy/201401/what-is-psychoanalysis
مطمئن باشید، لازم نیست زندگی جنسی بعد از بچه دار شدن خود را با آب حمام کنار بگذارید. در اینجا چند راز وجود دارد که به شما کمک می کند تا تمایلات جنسی خود را پس از تولد نجات دهید.
مجلات اینطور به نظر میگویند که دور کمر شما و زندگی جنسی شما باید ظرف چند هفته به حالت عادی بازگردد. اما متخصصان چیز دیگری میدانند: هورمونهای جدید پس از زایمان شما به گونهای طراحی شدهاند که شما را کم شهوت کنند. مشاوره روانشناسی فمیلیکو میگوید: «شش هفته اول قطعاً برای زنان و مردان سختترین هفتهها از نظر هورمونی و فیزیکی است. اگر تازه مادر هستید، «هورمونهای شما در همه جا هستند، سطح پایین استروژن شما در محدوده یائسگی است، واژن شما با روغنکاری طبیعی کمی خشک است، و رابطه جنسی دردناک است. این روند پایه طبیعی است.»
در همین حال، مطالعات مشاوره زناشویی فمیلیکو نشان دادهاند که سطح تستوسترون مردان زمانی که پدر میشوند کاهش مییابد.
در کارها عجله نکنید. راس میگوید: «بیشتر زنان تا سه ماهگی رابطه جنسی را دردناک میبینند». هنگامی که از این خط عبور کردید، به دنبال آسانتر شدن زندگی از هر نظر باشید. من همیشه به بیماران [زن] خود میگویم، نه ماه طول میکشد تا بارداری را پشت سر بگذارید. نه ماه دیگر به خود اجازه دهید تا بدنتان به حالت عادی بازگردد.
دانیل روشن، پزشک متخصص زنان و زایمان نیویورک، میگوید: «بهترین توصیهای که میتوانم به مردم برای اصلاح میل جنسیشان بدهم این است که به یکدیگر کمک کنند. من یک گلوله جادویی برای رفع میل جنسی نمی شناسم.
علاوه بر این، زمان آزاد کمتر و کارهای بیشتر می تواند رابطه جنسی را به مشکل تبدیل کند. دکتر سابیتا پیلای، استادیار مرکز مطالعات جنسی انسانی در دانشگاه وایدنر، میگوید: «حتی یک تعطیلات دو ساعته نیز میتواند دنیای متفاوتی ایجاد کند». به اندازهای کوتاه است که کودک بتواند بدون شیر یا شیرخشک از پس آن بربیاید، اما این دو ساعت از نظر ذهنی و روانی [برای والدین] تفاوت بزرگی ایجاد میکند.»
یک دام عاطفی وجود دارد که بسیاری از والدین جدید طعمه آن میشوند: «بسیاری از ما انرژی عاطفی خود را در مقابل ابراز آن به عنوان یک زوج به فرزندان خود منتقل میکنیم.»
بیشتر آن به اکسی توسین مربوط می شود، ماده شیمیایی پیوندی که هنگام در آغوش گرفتن، عشق ورزیدن و شیردهی آزاد می کنیم. ون کرک توضیح میدهد: «مادر بلافاصله پس از زایمان، اکسی توسین خود را از فرزندش دریافت میکند. "من می بینم که زوج ها از نظر عاطفی و جسمی از هم جدا می شوند."
برای بازگشت به مسیر، بلافاصله شروع به صحبت کردن و لمس کردن کنید تا سطح اکسی توسین خود را بالا ببرید. او پیشنهاد می کند: «حتی در شش هفته اول، زمانی که مقاربت کم می شود، زمانی را برای ماساژ دادن یا مالیدن پا به یکدیگر اختصاص دهید.
و از فرصتطلبی در مورد رابطه جنسی نترسید، خواه این به معنای تعیین قرار ملاقات جنسی یا استفاده از چرتهای کودک باشد. ون کرک می گوید: «حتی اگر سریع باشد، مهم است. "سکس باعث ایجاد رابطه جنسی بیشتر می شود."
منبع:
فمیلیکو
https://www.webmd.com/sex-relationships/features/get-your-sex-life-back-after-baby
با کشف احساس فرزندتان در مورد معاشرت شروع کنید. واقعیت زندگی از طریق بیماری همه گیر ممکن است باعث شده باشد فرزند شما از دوستانی که داشت دور شود. آنها ممکن است احساس تنهایی و انزوا کنند و مطمئن نباشند که چگونه به آنها نزدیک شوند. آنها ممکن است در مورد شروع دوباره اجتماعی شدن و بازگشت به مدرسه حضوری نگران باشند.
هنگامی که احساس فرزندتان را تشخیص دادید - چه راضی باشد و چه راضی نباشد - میتوانید طرحی برای کمک به او در توسعه مهارتهای اجتماعی مورد نیاز برای ایجاد دوستیهای سالم ارائه دهید. مهارت هایی که می توانید با آنها کار کنید.
از نوبت گرفتن در حین صحبت تا پرسیدن سوال در مورد دیگران، یادگیری نحوه شروع و حفظ مکالمه با دیگران مهارتی است که کودک شما ممکن است نیاز به اصلاح آن داشته باشد. تا زمانی که فرزندتان یاد بگیرد که چگونه به طور طبیعی هنگام مکالمه از دیگران سرنخ بگیرد، او را با سؤالاتی مجهز کنید که می توانند بپرسند مانند "برای سرگرمی چه کار می کنید؟" یا "آیا حیوان خانگی دارید؟"
همچنین میتوانید از برنامههای تلویزیونی بهعنوان تصویری از نحوه گفتگوی دوستانه افراد استفاده کنید. به مواردی مانند زبان بدن، لحن صدا، و مکث در مکالمه اشاره کنید که همه اینها نشانه های مهمی در هنگام صحبت با دیگران هستند. گفتگوهای نقش آفرینی می تواند به آنها کمک کند تا تمرین مورد نیاز خود را بدست آورند.
بخشی از یک دوست خوب داشتن مهارت های اجتماعی قوی و دانستن نحوه ابراز علاقه به شخص دیگر است. به همین دلیل، ممکن است بخواهید روی توانایی فرزندتان در گوش دادن و همدلی با دیگران کار کنید.
نشان دادن شفقت و توجه به سایر افراد به روشی سالم می تواند دری را به روی دوستی باز کند. این مهارت به ویژه پس از استرس های ناشی از بیماری همه گیر مرتبط است. از فرزندتان بخواهید روش هایی را که می تواند نسبت به سایر بچه های هم سن خود نشان دهد، شناسایی کند.
با فرزندتان صحبت کنید که تشخیص دهد چه زمانی فردی در حال گذراندن دوران سختی است. به آنها آموزش دهید که چگونه مهربانی بیشتری ارائه دهند. به عنوان مثال، فرزند شما می تواند برای دوستی که حیوان خانگی اش بیمار است، کلوچه درست کند یا برای کسی که یکی از عزیزانش را از دست داده کارت بفرستد. وقت گذاشتن برای نشان دادن اینکه به کسی اهمیت می دهید راهی عالی برای نشان دادن همدلی با یک دوست جدید بالقوه است.
صرف نظر از اینکه کودک شما از چه نوع فعالیت هایی لذت می برد، مطمئناً در این راه فرصت هایی برای دوست یابی کودکان وجود دارد. با کمک به کودکان در شناسایی چیزهایی که برایشان جالب یا سرگرم کننده است، شروع کنید.
وقتی بچهها در گروهها یا فعالیتهایی هستند که برایشان هیجانانگیز یا جالب است، این فشار برای ملاقات و گفتگو با افراد دیگر را کاهش میدهد. آنها نه تنها کاری را انجام می دهند که از آن لذت می برند، بلکه توسط افراد دیگری احاطه شده اند که همان احساس آنها را دارند. و در بسیاری از مواقع، گفتگوها می تواند در مورد آنچه که آنها انجام می دهند یا تجربه می کنند باشد.
شما همچنین باید فرزندان خود را تشویق کنید که به دنبال دوستی با افرادی باشند که متفاوت از آنها هستند. بچهها چیزهای زیادی میتوانند از مردم بیاموزند که ممکن است انتظار نداشته باشند با آنها اشتراک زیادی داشته باشند.
اگر فرزند شما در تلاش است تا ایده هایی در مورد آنچه دوست دارد یا دوست ندارد ارائه دهد، می توانید پیشنهاداتی را ارائه دهید تا ببینید آیا چیزی جذاب به نظر می رسد یا خیر. شما ممکن است امتحان کنید:
ورزش های انفرادی مانند تنیس، هنرهای رزمی، شنا، یا باشگاه دویدن
فعالیتهای غیررقابتی شامل درسهای موسیقی و هنر، کلاس روباتیک یا باشگاه شطرنج
سایر باشگاه ها، از جمله سازمان های پیشاهنگی و گروه های جوانان
باشگاه های کتاب در کتابخانه یا کتابفروشی
پارک، استخر، زمین بازی، پارک یا سایر مناطق بازی عمومی
فرصتهای داوطلبانه مانند انبار غذای محلی یا برنامه تمیز کردن جامعه که در آن در کنار سایر بچهها کار میکنند
ورزش ها و کلاس های جوانان شامل ورزش های گروهی مانند فوتبال، بیس بال، بسکتبال و والیبال
اگر نگران هستید که فرزندتان در مورد ملاقات با افراد جدید استرس داشته باشد، یک یخ شکن - مانند اسباب بازی، حیوان خانگی یا خوراکی - به همراه داشته باشید تا بچه های دیگر را به سمت فرزندتان بکشانید. این امر به ویژه در صورتی مفید است که فرزند شما به طور طبیعی برون گرا نیست.
منبع:
فمیلیکو
چک کردن گوشی همسر در یک رابطه هرگز آسان تر زمان حال نبوده است. نیازی نیست شریک زندگی خود را دنبال کنید، دوستان یا همکارانشان را امتحان کنید تا بررسی کنند که آیا داستان آنها بررسی می شود یا یک کارآگاه خصوصی استخدام کنید تا کار را برای شما انجام دهد. تنها چیزی که نیاز دارید این است که تلفن شخص همسرتان در دستتان باشد.
چند کلیک کوچک می تواند همه چیزهایی را که در مورد یک شخص باید بدانید را نشان می دهد - تعاملات، فعالیت رسانه های اجتماعی، ورود به سیستم و حتی تراکنش های مالی. فقط به این دلیل که آسان است، آیا به این معنی است که قابل قبول است؟ چک کردن تلفن شریک زندگی به طور مخفیانه به مشکلات اساسی در رابطه اشاره می کند و به عنوان نقض اعتماد شناخته می شود. بیش از یک دلیل وجود دارد که چرا باید سعی کنید از آن خارج شوید.
یک مطالعه اخیر مشاوره فمیلیکو نشان می دهد که چک کردن گوشی در یک رابطه رایج تر از آن چیزی است که ما دوست داریم اعتراف کنیم. دو سوم از شرکتکنندگان در این مطالعه اعتراف کردند که به طور مخفیانه تلفن شریک خود را بدون اینکه آنها بدانند چک کردهاند. پاسخ دهندگان دلایلی را از «کنجکاوی» تا «سوء ظن» در پشت این رفتار ذکر کردند.
آیا بررسی تلفن همسرتان مشکلی ندارد؟ قطعا نه. در عاشقانه کردن عشق، ما اغلب نیاز به فضای شخصی خود را فراموش می کنیم، مهم نیست که یک رابطه چقدر دوست داشتنی و راحت باشد. ما همچنان عشق را با شبح مالکیت اشتباه می گیریم. ایده با هم بودن این نیست که زندگی یکدیگر را کنترل کنیم یا همیشه در لگن مشترک باشیم.
شاید، اگر هر دو شریک با این ایده راحت باشند که رمز عبور را به اشتراک بگذارند و به یکدیگر اجازه دهند دستگاه ها و حساب های شخصی خود را بدون اینکه احساس کنند حریم خصوصی آنها نقض شده است، مدیریت کنند. اما بدون اطلاع شریک زندگیتان جاسوسی میکنید یا از او میخواهید که جزئیات تلفن خود را با شما به اشتراک بگذارد، حتی زمانی که او نیست.
سخن رایجی که مردم برای مقابله با این روایت استفاده میکنند که «چرا هرگز نباید تلفن شریک زندگیتان را چک کنید؟» این است که «اگر چیزی برای پنهان کردن ندارید چرا بدتان میآید؟» خوب، برای مثال، به این دلیل که برخی افراد ذاتاً اسرار خصوصی دارند.
سوء ظن یکی از دلایل اصلی پشت سر گذاشتن کسی در رابطه است. آیا او هنوز به سابق خود پیام می دهد؟ آیا او در محل کار معاشقه سابق رفت آمد می کند؟ وقتی ناهار با او تماس گرفتم در دفترش بود؟ احساس میکنید که باید پشت سر شریکتان بروید و تلفن او را چک کنید یا از او بخواهید که قفل موبایل را باز کند و به شما تسلیم کند، زیرا نمیتوانید شک خود را مطرح کنید، به شما اجازه نمیدهد پاسخ او به یک سؤال در مورد ارزش اسمی را بپذیرید. این نشان می دهد که عدم اعتماد عمیق در رابطه وجود دارد. بررسی گوشی این مشکل را حل نمی کند اما قطعا می تواند معادله شما را پیچیده تر کند.
یکی دیگر از دلایلی که چرا هرگز نباید تلفن همسرتان را چک کنید این است که پیدا نکردن چیز غیرعادی می تواند شما را دچار احساس گناه کند. حتی اگر ممکن است خود را متقاعد کنید که اشتراک گذاری گذرواژه ها و دستگاه ها عادی است، اما می دانید که در اینجا از حد و مرز عبور می کنید.
قبل از اینکه سؤال «آیا خوب است تلفن همسرتان را چک کنید؟» کنار بگذارید، به این فکر کنید - اگر در جلسه چک کردن گوشی همسرتان در نهایت به برخی از اسرار یا جزئیات اهانتآمیز که میتواند رابطهتان را خراب میکند، بپردازید، چه؟ به عنوان مثال، یک رابطه عاطفی با یک عشق سابق. یا سرمایه گذاری ها و وام های بدی که هیچ تصوری از آنها ندارید. برای مقابله با آنها، ابتدا باید اعتراف کنید که تلفن آنها را به طور مخفیانه چک کرده اید. حالا خیانت آنها توسط خود شما نفی شده است. آنها می توانند کاملاً از رویکرد "حمله بهترین دفاع است" استفاده کنند تا زمین بازی را مساوی کنند و در این روند شما را خلع سلاح کنند.
در بسیاری از موارد، افراد نه از روی سوء ظن یا شک، بلکه صرفاً از روی کنجکاوی از طریق چک کردن تلفن شریک زندگی خود نگاه می کنند. آنها فقط می خواهند از آنچه در تلفن شریک زندگی خود می گذرد اطلاعاتی داشته باشند. شما می توانید آن را به خاطر یک شخصیت ذاتی کنترل کننده یا حسادت نسبت به اینکه شریک زندگی خود زمان زیادی را صرف تلفن خود می کند، سرزنش کنید. با این حال، پاسخ به «آیا خوب است تلفن همسرتان را چک کنید؟» یک «نه» باقی میماند.
[caption id="attachment_1952" align="aligncenter" width="800"] بی اعتمادی به همسر و چک کردن گوشی او مشاوره فمیلیکو
اولین چیزی که یک زن یا مرد را به سمت گوشی همسرش هدایت می کند بی اعتمادی به همسر است. وقتی شما به همسرتان شک دارید، طبیعی است که بخواهید از راز او پرده بردارید. اما آیا واقعا بی اعتمادی به همسر فقط بخاطر رفتارهای اوست؟
محققان در زمینه خانواده چند دلیل زیر را برای بی اعتمادی به همسر بیان کرده اند:
گاهی اوقات بعضی از افراد ذاتا انسان های کنترل گری هستند. این افراد دوست ندارند چیزی از چشم آنها پوشیده باشد. حتی اگر آنها از همه چیز خبر داشته باشند باز هم به خواندن پیام های همسر خود می پردازند. اینگونه افراد اگر چند وقت این کار را انجام ندهند دچار اضطراب می شوند. اگر با آنها صحبت کنید خواهند گفت که" نمی خواهند اوضاع از تحت کنترل شان خارج شود."
گاهی اوقات واقعا مشکل از رفتار طرف مقابل شما است. ممکن است به گونه ای رفتار کند که مشکوک بودن به همسر یک چیز کاملا طبیعی باشد. در اینگونه مواقع یک سری رفتار می تواند باعث شود که همسر آن شخص گوشی اش را چک کند:
این موارد ریشه شک را قویتر میکند تا جایی که فرد اقدام به چک کردن گوشی موبایل همسر خود میکند.
منبع:
https://familico.ir/check-your-spouses-phone/
https://www.impossiblepsychservices.com.sg/
https://www.bonobology.com/good-reasons-not-look-partners-phone/
خیانت چیست ؟ سوالی که همه فکر میکنند پاسخ یکسانی دارد وآنقدر این مفهوم روشن است که نیازی به تعریف ندارد. با این وجود اغلب کسانی که در روابط عاطفی و جنسی مرتکب خیانت میشوند اعتقادی به اینکه خیانت کرده اند ندارند. اغلب آنها میگوند یک سوء تفاهم ساده است که میشود به راحتی آنرا حل کرد. ولی آیا واقعا خیانت مفهومی پیچیده دارد؟ اگر بخواهیم به این سوال جواب دهیم هم میتوان به آن پاسخی منفی داد و هم مثبت! اما چرا؟ در جواب باید گفت که خیانت حتی اگر ماهیتی روشن داشته باشد قطعا در شرایطی پیچیده رشد و ظهور میکند. و هر چه این شرایط پیچیده تر باشد حل کردن آن مشکل تر خواهد شد. زیرا طرفین رابطه معنای متفاوتی از رخدادی که پیش آمده خواهند داشت.
خیانت به همسر قطعا بدون پیش زمینه بروز کردنش سخت است. بنابراین باید در انتخاب شریک زندگی خود و همچنین بیان صریح خواسته های خود کاملا دقت کنید. در این زمینه حتما از مشاوره قبل از ازدواج کمک بگیرید.
خیانت در شرایطی اتفاق میفتد که روابط زن و شوهر به سردی گراییده باشد. در حقیقت هنگامی که روابط عاطفی و جنسی افراد دچار اختلال شود میتوان گفت که خیانت به همسر بستر مناسبی برای بروز پیدا کرده است. اما این را نیز باید مد نظر قرار داد که حتی وجود چنین شرایطی دلیل حتمی بروز خیانت به همسر نیست. خیانت به همسر میتواند دلایل متفاوتی داشته باشد.
زمانی که روابط عاطفی، روحی، جسمی، تعاملی و گفتاری افراد بی رمق میشود، در این شرایط خانواده دیگر نمیتواند نیاز های عاطفی افراد را تامین کند. در نبود ساختار مفید خانواده برای تامین نیاز های عاطفی و جنسی امکان دارد افراد به دنبال جایگزین هایی باشند که واقعا مناسب نباشند. از طرفی باعث شوند به مشکلات اولیه، دردسر ها و رنج های بیشتری اضافه شود. از جمله این راه حل های جایگزین نامناسب همین روابط فرازناشویی است. با توجه به آنچه بیان شد میتوان گفت خیانت به همسر یک جایگزین نامناسب برای روبط زناشویی است که افراد به یکدیگر تعهد داده اند در این روابط تحت هیچ شرایطی روابط جنسی و عاطفی خود را با هیچ کس به اشتراک نگدارند#.
خیانت مانند یک کوه یخ است. درصد قابل توجهی از آن برای افرد جامعه قابل رصد نیست. آمار رسمی نیز در این رابطه وجود ندارد. ولی با توجه به مراجعاتی که به مشاوره خانواده صورت میگیرد میتوان گفت حداقل یکی از دلایل مهم متارکه و جدایی زوجین است که در قالب عدم تفاهم انجام میشود.
در بیشتر خانواده هایی که خیانت روی میدهد، قبلا زوجین از هم طلاق عاطفی گرفته اند و حس طراوت خانه متاسفانه به حداقل ممکن رسیده است. در زیر به چند ویژگی خانه و خانواده های دارای طلاق عاطفی اشاره میکنیم.
هدف مرکز مشاوره و روانشناسی آویژه از ارائه اطلاعات لازم در زمینه مشکلات روانی، افزایش آگاهی شماست تا با توسعه دانش خود، جهت ارتقا و بهبود کیفیت زندگی خود، گامی مهم بردارید. لطفا برای کسب اطلاعات بیشتر سایر مقالات متخصصان مرکز مشاوره آویژه را مطالعه نمایید .
در این راستا مرکز مشاوره خانواده و روانشناسی آویژه خدمات متنوعی را در زمینه مشاوره خیانت به شما هم میهنان عزیز ارائه میدهد.
منبع: Infidelity: 8 reasons why people cheat and become unfaithful
منبع:" بهترین روانشناس