مشاوره روانشناسی

معرفی دیدگاه های روانشناسی و شناختی برای داشتن خانواده ای بهتر و ذهنی آرام

مشاوره روانشناسی

معرفی دیدگاه های روانشناسی و شناختی برای داشتن خانواده ای بهتر و ذهنی آرام

کنار آمدن با جدایی و طلاق


درک کنید که داشتن احساسات متفاوت طبیعی است. احساس غمگین ، عصبانی ، خسته ، ناامید ، گیج و شرم آور غیر معمول نیست - و این احساسات می تواند شدید باشد. همچنین ممکن است نگران آینده باشید. باور داشته باشید که واکنش های این چنینی با گذشت زمان کاهش می یابد. حتی اگر ازدواج ناسالم بود ، ورود به شرایط نامعلوم ترسناک است.
به خود استراحت دهید. به خود اجازه دهید تا مدتی احساس کند و در سطحی کمتر از حد مطلوب عمل کند. ممکن است نتوانید در کار به همان اندازه مولد باشید یا برای مدتی دقیق از دیگران مراقبت کنید. همه پس از شکست نیاز به استراحت دارند. برای بهبود ، تجمع مجدد و انرژی مجدد وقت بگذارید.
این را به تنهایی طی نکنید به اشتراک گذاشتن احساسات خود با دوستان و خانواده می تواند به شما در گذراندن این دوره سخت کمک کند. گروه های حمایتی در دسترس هستند که می توانید برای صحبت با دیگران در شرایط مشابه به آنها بپیوندید. انزوای خود می تواند سطح استرس شما را بالا ببرد و مانع کار ، روابط و سلامتی شما شود. در صورت نیاز از دریافت کمک خارجی نترسید.
در مرکز تقویت خانواده ، ما تیمی از درمانگران بسیار آموزش دیده و با تجربه داریم که می توانند درمان موثری برای جدایی و مشاوره طلاق ارائه دهند. خدمات مشاوره جدایی و طلاق ما برای کمک به زوج هایی که در مراحل مختلف جدایی هستند طراحی شده است. برخی از مشتریان ما برای تصمیم گیری در مورد ماندن در ازدواج یا عدم ازدواج به دنبال درمان هستند. برخی از ما برای انتقال از ازدواج به مجردی مجدد از ما کمک می خواهند. ما می توانیم به نگرانی های مختلف شما در مورد جدایی / طلاق در جلسات درمانی فردی یا زوجی پاسخ دهیم 

منبع:familico.ir

نقش هنر گفتگو در خانواده برای کاهش تنش

- فروتن و متواضع باشید:

فروتنی چه در خانواده و چه در جامعه، سبب احترام و توجه دیگران به شما می‌شود. افرادی که با فروتنی و احترام برخورد می‌کنند، همیشه در جایگاه والاتری نسبت به بقیه قرار می‌گیرند.

- مهارت گوش دادن را در خود تقویت کنید:

یکی از مهم ترین معضلات گفتگو در خانواده، نداشتن مهارت گوش دادن است. اگر اعضای خانواده احساس کنند که به حرف هایشان گوش داده می‌شود و برای سخن آنان اهمیت قائل می‌شوند و مورد درک متقابل قرار می‌گیرند، در خیلی از موارد از مواضع خود دست می‌کشند و در کشمکش های خانوادگی کوتاه می آیند و مجددا روابط صمیمانه خود را از سر می‌گیرند.

- دست از تحقیر در گفتگو بردارید:

یکی از اشتباهات ما در مهارت گفتگو با خانواده، این است که در صحبت های خود، طرف مقابل را تحقیر و یا سرزنش می‌کنیم. به همین دلیل بسیاری از گفتگوهای ما به مشاجره ختم می‌شود. مقایسه ها، سرزنش، تحقیرها، صحبت کردن از دیگران و …، از مهم ترین عوامل کاهش زمان گفتگو میان اعضای خانواده است.

میانگین گفتگو در خانواده های ایرانی
اهمیت گفتگو در خانواده

- مهارت گفتگو را در خود تقویت کنید:

مهارت گفتگو یک مهارت انتسابی نیست بلکه اکتسابی است. شما باید این مهارت را به دست آورید. شما می‌توانید از طریق خواندن کتاب و روزنامه، مراجعه به مشاوره خانواده، استفاده از رسانه های گروهی، مانند تلوییزیون، رادیو، این مهارت را بیاموزید.

روشن حرف بزنید:

بیشتر ما حوصله فکر کردن به حرف های دیگران را نداریم تا متوجه منظور اصلی آنان شویم. بنابراین خواسته های خود از یکدیگر را به روشنی بیان کنید. اگر شما نیازمند توجه بیشتری از سوی خانواده خود هستید، مستقیما به آنان بگویید. افرادی که نمی‌توانند خواسته های خود را به طور واضح مطرح کنند، همواره مورد احترام و توجه کمتر قرار می‌گیرند.


منبع:familico.ir

راه های مقابله با شکست و ناامیدی از زندگی



 راه مقابله با ناامیدی در زندگی
1. مدیتیشن کنید
اولین قدم برای مقابله با ناامیدی در زندگی این است که متوجه احساس خود شوید. باور کنید یا نه ، اما همیشه نمی توان به راحتی احساس ناامیدی کرد. گاهی اوقات ، ما عزیزان را منفجر می کنیم و نمی دانیم که از سرخوردگی خسته شده ایم. خوشبختانه راهی برای بهتر شدن ناامیدی وجود دارد: مدیتیشن. با مدیتیشن ، شما به سادگی با احساسات و احساسات بدن خود هماهنگ می شوید. به این ترتیب ، وقتی متوجه می شوید که سرخوردگی برای شما به وجود می آید ، می توانید به جای آنکه آن را برای کسانی که به آنها اهمیت می دهید از بین ببرید ، آن را کاهش دهید. یکی از مزایای مدیتیشن این است که به شما کمک می کند در لحظه حال خودآگاهی بیشتری داشته باشید. اگر متوجه شدید که به طور مرتب دچار خشم می شوید یا در کار بر سر مسائل خشم دچار مشکل شده اید ، ممکن است دریابید که مدیتیشن برای جلوگیری از ایجاد ناامیدی در شما مفید است.
در حال حاضر ، اکثر مردم در خانه در انزوا هستند. و از یک سو ، شما وقت خود را با افرادی می گذرانید که بیشتر دوستشان دارید. چقدر فوق العاده است! اما از طرف دیگر ، شما با افرادی گیر کرده اید که بهتر از دیگران می توانند شما را ناراحت یا ناامید کنند. اوه اوه معمولاً می توانیم با کمی ناامیدی یا دلخوری عزیزان کنار بیاییم. اما وقتی هفته ها در خانه بمانید ، همه چیز به سرعت حل می شود. به همین دلیل بسیار مهم است که مدیتیشن را حداقل ده دقیقه در روز تمرین کنید.

2. کمی هوای تازه بگیرید
در حالی که ممکن است برخی از پارک ها ، فروشگاه ها و اماکن عمومی در شهرهای خاص جهان بسته باشند ، در بیشتر کشورها ، هیچ کس مانع از هوای تازه شما نمی شود. چه مدتی را در حیاط پشتی یا در بالکن خود بگذرانید ، کمی هوای تازه می تواند بدن شما را خوب کند. اگر صاحب یک حیوان خانگی هستید ، ممکن است از پیاده روی چند بار در روز بیشتر از حد معمول لذت ببرید تا کمی از آن نور آفتاب گرم بر شما تابیده شود. در خارج از منزل ، حتماً با هوشیاری نفس بکشید. حضور در طبیعت یکی از بهترین مکان هایی است که می توانید در آن باشید. در حالی که نباید به ساحل محلی خود بروید ، قدم زدن گاه به گاه در کنار آب یا جنگل می تواند یک فعالیت آرامش بخش باشد. اما به یاد داشته باشید که در این زمان فاصله گذاری اجتماعی را رعایت کنید. هرگز نمی دانید چه کسانی ممکن است مسری باشند.

3. ورزش کنید
ورزش یکی از سالم ترین روش ها برای مقابله با ناامیدی است. به جای حمل تمام انرژی فرورفته در درون خود ، می توانید آن را از طریق حرکات فیزیکی خود آزاد کنید. در ناامیدکننده ترین لحظات خود ، به دویدن بپردازید. اگر واقعاً عصبانی هستید ، می توانید با حرکت ملایم هوا را به جلو بکشید. متوجه خواهید شد که در واقع احساس خوبی دارد. حتی کسانی که دویدن را دوست ندارند در هنگام دویدن احساس ناامیدی می کنند. اگر می خواهید از حالت ناامیدی به حالت شادی منتقل شوید ، می توانید کاردیو دیگری مانند رقص نیز انجام دهید. و اگر واقعاً یک مقدار ناامیدی را تقویت کرده اید ، شاید در وزنه برداری آرامش پیدا کنید. می توانید هر بار که وزنه خود را بالا می برید غر بزنید. و در همه این موارد ، شما سلامت جسمانی خود را بهبود می بخشید و با سرخوردگی به شکلی برخورد می کنید که شما را قوی تر می کند.

4. ارتباط بدون خشونت را تمرین کنید
اگر تا به حال چیزی را گفته اید که نباید هنگام ناراحتی صحبت کنید ، دست خود را بالا ببرید. باشه نگران نباش منم وقتی ناامید می شویم ، گاهی از کلمات خود برای آسیب رساندن به افرادی که برایشان مهم است استفاده می کنیم تا باعث ایجاد ناامیدی شوند. با این حال ، حمله لفظی به کسی مشکل را حل نمی کند ، فقط آن را بزرگ می کند. یک کتاب قابل اجرا از مارشال روزنبرگ به نام ارتباطات غیر خشونت آمیز وجود دارد: زبانی از زندگی که نحوه بیان نیازهای خود را به دیگران نشان می دهد. علت ناامیدی ممکن است ناشی از برآورده نشدن نیازهای ما باشد. با این حال ، اگر نتوانیم نحوه برقراری ارتباط این نیازها با دیگران را درنظر بگیریم ، سالها با ناامیدی روبرو می شویم. اگر می توانید مدتی را برای مطالعه اختصاص دهید ، این کتاب ممکن است به شما در جهت درست کمک کند.

5. بر تجسم مثبت تمرکز کنید
اکنون ما نمی خواهیم در مورد تجسم مثبت ووووو باشیم. تصور خود به عنوان یک میلیاردر در ساحلی که هیچ مراقبتی در جهان ندارد می تواند یک رویای وحشی باشد اما در اعماق قلب شما می دانید که امکان پذیر نیست. بیشتر میلیاردرها استرس بیشتری دارند نه کمتر. از شوخی که بگذریم ، تجسم مثبت می تواند به آرامش سرخوردگی شما کمک کند.

منبع:familico.ir

چرا زن ها خیانت می کنند؟

دلایل زیادی برای خیانت زنان متاهل وجود دارد. بیش از 40  از زوج های متاهل تحت تأثیر خیانت قرار می گیرند ، 1 و با وجود درصد بالا ، اکثر مردم - حتی کسانی که سرگردان هستند - می گویند خیانت اشتباه است.
عوامل خطر مانند اختلالات شخصیتی و مسائل دوران کودکی ، و همچنین فرصت هایی مانند رسانه های اجتماعی و مرزهای ضعیف ، می تواند شانس را افزایش دهد که یکی از این دلایل در واقع منجر به نوعی رابطه شود.
سرخوردگی در ازدواج یکی از محرک های رایج است.خیانتکار ممکن است چندین تلاش برای حل مشکلات انجام دهد اما فایده ای ندارد. شاید آنها دومین فکر ازدواج را داشته باشند یا به دلیل توجه به نوزاد جدید حسادت می کردند و هیچ کدام مهارت لازم را برای انتقال این احساسات نداشتند.

شاید همسر سرگردان در دوران کودکی چمدان هایی داشته باشد - غفلت ، بدرفتاری یا والدینی که خیانت کرده اند - که توانایی او را در حفظ رابطه متعهد مختل می کند. کمتر اوقات ، متقلب برای تک همسری ارزش قائل نیست ، فاقد همدلی است یا به عواقب آن اهمیتی نمی دهد.

ما تعدادی از عوامل خطر و علل خیانت را بررسی خواهیم کرد ، اما مهم است که در ابتدا اشاره کنیم که شریک باعث خیانت همسر خود نمی شود. خواه فریاد کمک باشد ، استراتژی خروج ، یا وسیله ای برای انتقام پس از فریب خوردن خود ، شخص متقلب به تنهایی مسئول خیانت است.

چگونه انگیزه ها از نظر جنسی متفاوت است
مردان بیشتر از زنان با هم رابطه دارند و اغلب به دنبال رابطه جنسی یا توجه بیشتر هستند. 2 مردان عشق خود را به شیوه ای فیزیکی تر بیان می کنند - آنها اغلب "کلمات احساسی" کاملی برای همسران خود ندارند. بنابراین رابطه جنسی راهی مهم برای ارتباط و صمیمیت می شود.

اگر مردان از نظر جنسی رضایت ندارند (به عنوان مثال ، اگر همسرشان اغلب از رابطه جنسی خودداری می کند) ، این طرد را جدی می گیرند و این می تواند به راحتی به معنی "دوست نداشتن" تبدیل شود. در حقیقت ، مردان بیشتر از زنان به دلیل احساس ناامنی خیانت می کنند.

وقتی زنان خیانت می کنند ، اغلب سعی می کنند یک خلاء عاطفی را پر کنند. زنان بیشتر احساس می کنند که مورد قدردانی قرار نگرفته یا نادیده گرفته می شوند و به دنبال صمیمیت عاطفی یک رابطه خارج از ازدواج هستند.

یک رابطه جنسی اغلب برای زن شریک "انتقالی" به عنوان راهی برای پایان دادن به رابطه است. او به طور جدی به دنبال ترک ازدواج خود است و این شخص دیگر به او در انجام این کار کمک می کند.

این بدان معنا نیست که رضایت جنسی عامل اصلی همسران و شوهران نیست. به طور مشابه ، کسالت از روابط زناشویی ممکن است مردان و زنان را به خیانت سوق دهد.

در تحقیقی که بر روی مردان و زنانی انجام شد که به طور فعال پیگیری می کردند یا درگیر روابط خارج از ازدواج بودند ، هر دو جنسیت اظهار امیدواری کردند که زندگی جنسی خود را بهبود بخشند - زیرا احساس می کردند رابطه اصلی آنها بین ملحفه وجود ندارد.

علل و عوامل خطر
دلایل یا دلایل بی شماری وجود دارد که چرا مردان یا زنان می توانند در روابط خارج از ازدواج درگیر شوند ، اما برخی عوامل خطر - چه با یکی از افراد و چه به طور کلی ازدواج - احتمال وقوع آن را افزایش می دهند.

عوامل خطر فردی
قاعده کلی این است که برای انجام تانگو ، یا در این مورد ، به هم خوردن رابطه زناشویی به دو نفر نیاز است ، اما مطمئناً استثنا وجود دارد. عوامل فردی که ممکن است احتمال خیانت را افزایش دهد عبارتند از:

اعتیاد: مسائل مربوط به سوء مصرف مواد ، اعتیاد به الکل ، مواد مخدر ، قمار یا چیزهای دیگر ، عوامل خطر آشکاری هستند. الکل ، به ویژه ، می تواند میزان مهارها را کاهش دهد ، به طوری که فردی که در حالت هوشیاری به رابطه نزدیک نمی اندیشد ، ممکن است از خط عبور کند
سبک دلبستگی: برخی از سبک های دلبستگی ، مانند اجتناب از دلبستگی یا عدم اطمینان دلبستگی ، و همچنین اختلالات صمیمیت نیز در رابطه با تمایل به تقلب مورد بررسی قرار گرفته است. عزت نفس ضعیف و ناامنی نیز می تواند خطر یک رابطه را به عنوان راهی برای اثبات شایستگی افزایش دهد.
ترومای دوران کودکی: داشتن سابقه آسیب های دوران کودکی (مانند سوءاستفاده جسمی ، جنسی ، یا عاطفی یا غفلت) با احتمال بالاتری برای خیانت فرد (در صورت عدم برخورد با آسیب و مشکلات حل نشده) همراه است.
قرار گرفتن در معرض خیانت در دوران کودکی: تجربه قبلی در مورد خیانت نیز می تواند خطر خیانت را افزایش دهد. یک بررسی 2015 نشان داد که کودکانی که در معرض رابطه والدین قرار دارند ، خودشان دو برابر بیشتر احتمال دارد که رابطه داشته باشند
بیماریهای روانی: برخی از بیماریهای روانی مانند اختلال دوقطبی از عوامل خطر خیانت در ازدواج هستند.
تقلب قبلی: جمله "یک بار فریبکار ، همیشه یک متقلب" بیش از یک داستان زنان قدیمی است. مطالعه ای در سال 2017 اولین موردی بود که اعتبار این گفته را ارزیابی کرد.
مسائل روانشناختی: ویژگی های خودشیفتگی یا اختلالات شخصیت با احتمال بیشتری برای تقلب همراه است. با خودشیفتگی ، یک رابطه ممکن است توسط خودخواهی و احساس حق رانده شود. افراد مبتلا به این اختلالات علاوه بر خود محوری ، اغلب فاقد همدلی هستند ، بنابراین از تأثیر اقدامات خود بر همسر خود قدردانی نمی کنند.
در تحقیقی در سال 2018 که ویژگی های شخصیتی را مورد بررسی قرار داد ، زنانی که در "روان رنجورخوانی" رتبه بالایی داشتند و مردانی که در "خودشیفتگی" رتبه بالاتری داشتند ، بیشتر احتمال خیانت داشتند.

اعتیاد به رابطه جنسی: مطمئناً اعتیاد به رابطه جنسی در یک شریک ، این احتمال را دارد که از جنبه فیزیکی ازدواج خود راضی نباشند و به جای دیگری نگاه کنند.
عوامل خطرساز در یک رابطه
مشکلات در روابط زناشویی نیز می تواند یک عامل خطر برای خیانت باشد. برخی از این موارد عبارتند از:
خشونت خانگی و سوء استفاده عاطفی
قطع ارتباط عاطفی و/یا فیزیکی
فشارهای مالی
عدم ارتباط
فقدان احترام
سازگاری پایین (افرادی که به دلایل اشتباه ازدواج کرده اند): سازگاری کم می تواند منجر به احساس "پشیمانی خریدار" شود
 نکاتی برای صحبت با همسرتان در مورد موضوعات دشوار
دلایل اصلی خیانت
با یا بدون عوامل خطر فردی یا زناشویی دلایل متعددی برای خیانت زناشویی وجود دارد. در بسیاری از دلایل ، اما چند موضوع نهفته است. یکی نقش نیازهای برآورده نشده است.
ممکن است یک شریک نتواند نیازهای شریک خود را برآورده کند ، اما اغلب اوقات ، این نیازها بیان نشده است. شرکای زناشویی ذهن خوان نیستند. دیگری عدم رسیدگی مستقیم به مشکلات است.
فرار از مشکلات (اجتناب از درگیری) به جای ماندن و پرداختن به آنها یکی دیگر از عناصر مهم ارتباط و تعهد در ازدواج است.
برخی از دلایلی که به عنوان دلیل تقلب ذکر شده است ممکن است شامل موارد زیر باشد:

ناراحتی/نارضایتی: نارضایتی از ازدواج از نظر احساسی یا جنسی شایع است. ازدواج کار است و بدون پرورش متقابل زوجین ممکن است از هم جدا شوند. ازدواج بدون رابطه جنسی اغلب برای مردان و زنان دلیل می شود.
احساس عدم تقدیر: احساس کم ارزش بودن یا نادیده گرفته شدن می تواند منجر به خیانت شود. هنگامی که هر دو شریک کار می کنند ، زنان اغلب بیشترین مسئولیت خانه و مراقبت از کودکان را بر عهده دارند. در این مورد ، این رابطه احساس ارزشمندی فرد را تأیید می کند. با این حال ، از طرف دیگر ، احساس نادیده گرفته شدن ممکن است به انتظارات غیرواقعی از شریک مربوط باشد تا غفلت واقعی.
عدم تعهد: همه چیز را کنار بگذاریم ، یک مطالعه در سال 2018 نشان داد افرادی که کمتر به رابطه خود متعهد هستند بیشتر احتمال دارد خیانت کنند.
بی حوصلگی: مردان و زنانی که به دنبال هیجان تعقیب و گریز و هیجان عشق تازه پیدا شده هستند بیشتر احتمال دارد که خیانت کنند. برخی ادعا می کنند به جای تلاش برای یافتن جایگزین برای شریک زندگی خود ، راهی برای چاشنی ازدواج آنها است. سقوط از عشق اغلب به عنوان دلیل خیانت مطرح می شود. این ممکن است شامل عدم درک نحوه بلوغ عشق در ازدواج باشد.
تصویر بدن/پیری: اغلب با داستانهای مردان میانسالی که با زنان هم سن دخترشان رابطه دارند ، نشان داده می شود ، خیانت ممکن است گاهی راهی برای مردان (یا زن) باشد تا ثابت کند که هنوز "آن را دارند". در کنار این افکار ، ممکن است همسر با ادعای اینکه همسرش "خود را رها کرده است" ، مسئولیت بی احتیاطی خود را سرزنش کند.
انتقام: اگر یکی از طرفین رابطه داشته است یا به طریقی به شریک خود آسیب رسانده است ، ممکن است شریک آزرده احساس انتقام کند که منجر به رابطه می شود.

منبع:familico.ir

عشق و محبت در خانواده

هر یک از ما می خواهیم فرزندانمان روابط مثبتی برقرار کنند - قدرت عشق ، حمایت ، دوستی و تشویق بی قید و شرط را در طول مدرسه و زندگی تجربه کنند.


اما ما همچنین می دانیم که ایجاد و حفظ روابط کاری سخت است - تلاشی که نیاز به توانایی همکاری برای تعامل با دیگران دارد.


روانشناسان این ظرفیت را جامعه پذیری می نامند ، و ما آن را در کودکان هنگامی که لذت بردن آنها را از کنار هم مشاهده می کنیم تشخیص می دهیم - گپ زدن ، شوخی ، خندیدن ، کار کردن و ایجاد دوستی. اجتماعی بودن اغلب با درون گرا یا برون گرا اشتباه گرفته می شود. اما اگر ما جامعه پذیری را مفهومی سطح بالاتر از درون گرایی یا برون گرایی بدانیم ، درک این ویژگی آسان تر است.


به زبان ساده ، همه کودکان ، صرف نظر از نوع شخصیت ، می توانند یاد بگیرند که احساسات و رفتارهایی را درک کرده و بیان کنند که انواع روابط لازم برای شکوفایی انسان را تسهیل می کند. برخی از کودکان توانایی های خود را به شیوه های آرام تر و درون گرا بیان می کنند ، در حالی که برخی دیگر به شیوه های پرانرژی تر و برون گرا تعامل دارند. هیچ یک از راهها بر دیگری برتری ندارد. آنها فقط مسیرهای متفاوتی به سوی یک هدف هستند.


چرا روابط اجتماعی و ایجاد عشق در خانواده  برای یادگیری و موفقیت زندگی کودکان مهم است

ممکن است شما را شگفت زده کند که بدانید اجتماعی بودن همراه با یادگیری است. چگونه؟ بر اساس تحقیقات انجام شده در مورد ماهیت اجتماعی نحوه کسب دانش کودکان ، تعاملات اجتماعی مثبت آن چیزی است که به کودکان کمک می کند نامرئی را نمایان ساخته ، از مرزهای جدیدی در حوزه های جدید یادگیری عبور کرده و افکار و احساساتی را ایجاد کنند که به آنها کمک می کند مسیرهای زندگی را ترسیم کنند.


در واقع ، اجتماعی بودن هسته اصلی یادگیری اجتماعی و بهزیستی احساسی است.


جنبه های اجتماعی بودن شامل خودتنظیمی ، گوش دادن فعال ، همکاری و ارتباط موثر است. ما مجبور نیستیم به دنبال تحقیقی باشیم که فواید جامعه پذیری و مهارت های اجتماعی-عاطفی مرتبط با آن را در موفقیت کودکان در مدرسه نشان دهد. این مهارتها از طریق تجربیات رابطه ای در خانه ، مدرسه و فعالیتهای بعد از مدرسه توسعه می یابد.


در دوران اخیر ، این مهارت های "نرم" بیشتر توسط دانشمندان علوم اجتماعی شناخته شده و ارزش گذاری شده است که تحقیقات آنها را با رشد مثبت ، شادی ، رشد فکری و رفاه مرتبط می داند. روابط اجتماعی با هر یک از توانایی های دیگر در مزیت قطب نما-کنجکاوی ، تاب آوری ، خودآگاهی ، صداقت ، تدبیر ، خلاقیت و همدلی ارتباط دارد. مربیان و رهبران تجاری معتقدند که اجتماعی بودن کلید یادگیری ، رهبری ، مدیریت و نوآوری در دنیایی با پیچیدگی فزاینده است.


وقتی شرایطی را فراهم کنیم که فرزندانمان احساس کنند دوست دارند ، مورد احترام هستند ، به آنها اهمیت می دهند و می توانند احساسات خود را در ارتباط با دیگران ابراز کنند. در زیر روش هایی را که می توانید از امروز برای تقویت روابط اجتماعی فرزند خود شروع کنید ، آورده ایم!


منبع:familico.ir